مستند هنری در حرفه: هنرمند
نزدیک به ۱۰ سال پیش، با رشد شبکههای مجازی و نیاز جامعهی ایران برای حضور در رسانههای آزاد؛ و از سوی دیگر، روند نزولی استقبال از مجلات کاغذی و روزنامهها، تصمیم گرفتیم فعالیتمان در شبکههای مجازی و فضای اینترنت را افزایش دهیم. در این راستا، تعدادی از نویسندگان جوان حرفه: هنرمند دور هم جمع شدند و شروع به انتشار و ترجمهی مطالبی در کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام حرفه: هنرمند کردند و پروندههای تصویری بسیار متنوعی تهیه شد. این اتفاق، ارتباط نزدیکتر، بیواسطهتر و حتی سریعتری با مخاطبان حرفه: هنرمند را باعث شد.
خیلی زود به ذهنمان رسید که لازم است با فضای چندرسانهای شبکههای مجازی انطباق بیشتری داشته باشیم و محتوای تصویرمحور بیشتری تولید کنیم. ویدیوهای کوتاه هنری را ترجمه و حتی دوبله و صداگذاری کردیم و طولی نکشید که به فکر ترجمهی مستندهای هنری بلند افتادیم. هرچند این کار در مرحلهی اول خیلی سخت و دشوار بهنظر میآمد، اما استقبال بسیار از این مستندها ما را به ادامهی این راه دلگرم کرد. ما این مستندها را با وسواس انتخاب میکنیم و تلاش میکنیم حتی انتخاب هنرمندان و موضوعات نیز بازتاب رویکردها و سلایق ما باشند. کار ترجمه را به متخصصین حوزهی هنر میسپاریم و ترجمهها را بیش از چندبار بازبینی و ویرایش میکنیم.
در آغاز، مستندها بهصورت رایگان در کانال تلگرام ما قرار میگرفت، اما بعدتر با افزایش هزینهها و راهاندازی سایت جدید حرفه: هنرمند، آنها را به میانجی پلتفرم هاشور در سایت قرار دادیم. اکنون با تهیهی اشتراک میتوانید به تمام مستندهای هنری ما با زیرنویس فارسی، دسترسی داشته باشید.
پربازدیدترین مستندهای هنری ما
لیستی از بهترین و پربازدیدترین مستندهای هنری ترجمهشده به فارسی، توسط تیم حرفه: هنرمند، برای دسترسی بهتر علاقهمندان، در این بخش جمعآوری شده است. جهت تماشای هرکدام از مستندها، روی عنوان آنها کلیک نمایید.
برای مشاهدهی لیست کامل مستندهای ما اینجا کلیک کنید.

کته کلویتس: پرترهای از نقاش اکسپرسیونیست آلمانی
کته کلویتس در موریتزبرگ، نزدیک درسدن، در آوریل ۱۹۴۵، اندکی پیش از پایان جنگ جهانی دوم، درگذشت. فیلم با تصویری از او در سالهای پایانی عمرش آغاز میشود؛ زنی که در آخرین ماههای زندگیاش با تأمل به سوی مرگ مینگرد. با استفاده از واژههایی برگرفته از دفترها و نامههایش، او به گذشتهی زندگی و آثارش بازمیگردد. برای کلویتس همیشه مهم بود که هنر او به طور مستقیم با مخاطب ارتباط برقرار کند. او با کار در رسانههای گرافیکی مانند لیتوگرافی، اچینگ و حکاکی چوبی، امید داشت که تصاویرش در قالب پوسترهای مبارزاتی و در کتابها و مجلات چپگرا به دست افراد بیشتری برسد.
مری کِسَت: نقاشی از زن مدرن
مستند «مری کِسَت؛ نقاشی از زن مدرن» نگاهیست به زندگی، افکار و مضامین اصلیِ آثارِ مری کِسَت، که از زنان پیشگام در شکلگیری نقاشی مدرن بوده است. این فیلم با نمایش چاپها، پاستلها و جزئیات چشمگیر نقاشیهای مری کِسَت، ما را با بخشی از جریان امپرسیونیسم که اغلب نادیده گرفته میشود آشنا میکند؛ با کسی که زندگی حرفهایاش بهاندازهی زنانی که نقاشی میکرد پیچیده و در حال رشد و دگرگونی بود.
مستند «کاراواجو: روح و خون»
شیوهی روایت این مستند، بر اساس بازسازی نمایشی و نمادین شخصیت نقاش و اتفاقات زندگی اوست. در فیلم مردی جوان نقش کاراواجو را ایفا و در مکانی خالی همچون پارکینگ، ماجرا را برایمان روایت میکند. تصاویر فیلم با گفتاری از زبان خود نقاش همراه میشود که با دقت و جذابیت بسیار نوشته شده است و به خوبی ما را با روایت اتفاقات و احساسات درونی کاراواجو آشنا میکند. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این مستند، استفاده از مکانها معاصر و بازیگران مختلف جهت بازسازی اتفاقات زندگی هنرمند است. هرگاه راوی دربارهی اثری از کاراواجو صحبت میکند، نمونهی اثر را به شکل زنان معاصر با لباسهای شب و کفش اسپرت و یا به جای میخانههای قدیمی، میزهای پوکر را ببینیم.
مستند « مرد کلاهپوش، رنه مگریت»
در این فیلم ویل یانگ به بلژیک، زادگاه رنه مگریت سفر میکند تا اطلاعات بیشتری در مورد او کسب کند. مگریت که نشانه تجاریش یک کلاه بولر بود و نمای بیرونی به ظاهرمتعارفش، ذهن یاغی ویرانگرش را پنهان میکرد. ویل از یک کودکی تراژِیک پرده بر میدارد، ازدواجی که از دوران نوجوانی رنه مگریت تا زمان مرگش در سال ۱۹۶۷ ادامه داشت و میراث هنری خیره کنندهای که تا امروز پابرجاست.
مستند «مونک در دوزخ»
فیلم به روایت داستان زندگی ناگفتهی ادوارد مونک، نقاش و چاپگر نروژی میپردازد. فیلم با توسل به نوشتهها، نامهها و دستنویسهای موجودی که خود مونک برای زندگینامهاش نوشته بود، تلاش میکند به بیان زوایای ناگفتهی زندگی او بپردازد. تصاویری که حامل رنجِ خالقاش در جان نورها و تاریکیهای ویژهی او است. آنگونه که خودش میگوید: «در هنر من نیاز مبرم به کشیدنِ نور به درون تاریکی است برای خودم و برای بشر».
مستند «طرحی برای شاهکارهای متأخر رامبراند»
سیمون شاما به شاهکارهای سالهای آخر زندگی رامبراند، نقاش هلندی برجستهی دورهی باروک، میپردازد.
«رامبراند مانند ایکاروس به سمت خورشید پرواز کرد، موفقترین هنرمند در ثروتمندترین شهر روی زمین: آمستردام قرن هفدهم.»
مستند «بویس»
آندرس فایِل در مستند بویس جزئیات زندگی و کار مجسمهساز و هنرمند اجرای قرن بیستم، یوزف بویس را شرح میدهد. دقیقهی نخست مستند با برداشتی از حضور بویس در پشتصحنهی یکی از اجراهایش آغاز میشود. دوربین آرام آرام به بویس که بر صندلی، همچون موعظهگری جهاندیده نشسته است نزدیک میشود. و میکوشد خیره به او، جانِ کلماتش را تصویر کند. در ادامه شاهد صحنههایی از اجراهای بویس هستیم که دیدش برای مخاطب ایرانیِ دور از رخدادهای جهانی، خالی از لطف نخواهد بود.
مستند «سکوت روتکو»
در ابتدای مستند، پسر هنرمند را میبینیم که با نقل این موضوع در جای پدر مینشیند: «کسانی که من و پدرم را میشناسند، اذعان میکنند که صدای ما بسیار شبیه است». در ادامه زندگی مارک روتکو به شکل اولشخص با صدای پسر روایت میشود. اما اساسا روایت زندگینامهای اولویت این مستند نیست. مستند روتکو میکوشد با تصاویر، عکسها و نماهایی از شهر، خانه، استودیو و مقاصد سفرهای هنرمند، به حالوهوای هنر او نزدیک شود، بفهمد که روتکو چه میدیده و چگونه میدیده و منابع الهام او را به حدس و گمان دریابد.
ویژگیهای بهترین مستندهای هنری
مستندهای هنری در دنیای معاصر ژانری ویژه در عرصهی فیلمسازی محسوب میشوند. فیلمسازان این ژانر، میکوشند تا تعادلی ظریف میان زبان هنری و قصهپردازی، برقرار کنند. سازندگان این ژانر از مستندسازی علاوه بر علاقه به هنر، ناگزیرند به درکی عمیق از ژانر هنری موردنظر و هنرمندانی که قصد معرفی آنها را دارند، رسیده باشند. درواقع آنچه که در ساخت این مستندها بسیار اهمیت دارد، آشنایی با تاریخ هنر، ارتباط با مورخان هنری و هنرمندان است. این موضوع باعث میشود سازندگان این آثار نه تنها از داستان پردازی صرف پرهیز کنند، بلکه آثاری با دقت و ظرافت خلق نمایند. آثاری که خود به عنوان بخشی از تاریخ هنر فیلمسازی در یادها ثبت میشود.
پیروز کلانتری در مقالهی «فضایی برای مکالمه» که در شمارهی ۴۳ حرفه: هنرمند منتشر شد، اینگونه از فیلم مستند میگوید: «به نظر من درگیر شدن فضای مکالمه میان فیلم مستند و تماشاگر آن، از فضای گفتوگوی دائم و پیچیدهی ذهنیت مستندساز با جهان واقع پیش رویش میآید و به نحوی تداوم حیات این ارتباط، در جهان بیرون از فیلم و در ذهنیت تماشاگر است. به این معنا شاید خالق یک اثر متخیل داستانی نیاز یا تمایل چندانی به گفتوگو با تماشاگر فیلمش نداشته باشد، چرا که مکالمه و کشاکش خودش را در ساحت ذهن و تخیل خود پیش برده و برایش سخت است که این کشاکش ذهنی را به ساحت گفتوگویی زنده و عینی با مخاطب اثرش برکشد. او شاید کنجکاو و نگران واکنش مخاطب خود باشد، اما در همان حال از این مخاطب میخواهد که مکالمهی بعد از تماشای فیلم را، همچون خالق اثر، در جهان ذهنیت یا تخیل خود پیش ببرد یا اگر به گفتوگویی نیاز دارد، آن را با مخاطبی دیگر یا منتقدی از جنس خود تماشاگرش راه بیندازد؛ در حالی که یک مستندساز علاقهمند و پیگیر چالش با جهان واقع و موضوع عینی پیش روی خود، گویی اثرش را با قصد و رویکرد به اشتراک گذاشتن این چالش با مخاطب اثر و گستراندن دامنهی ارتباط خود با جهان واقع، در جهان مکالمه با مخاطب جستجو می کند. این جا هم با همان دو رویکرد متفاوت بیرون به درون اثر (در فیلم متخیل و داستانی) و درون به بیرون اثر (در فیلم مستندِ درگیر با جهان واقع) روبه رو هستیم.»
توجه به زیباییشناسی بصری، فیلمبرداری و نورپردازی ماهرانه و پیروی از ساختار روایی درست در ساخت یک مستند هنری
در یک مستند هنری، خلق کادرهای تصویری ناب و خیرهکننده از اهمیت بالایی برخوردار است. این موضوع بهویژه در مستندهای مربوط به هنر نقاشی، اهمیتی دوچندان مییابد. فیلمبرداری و نورپردازی نقشی مهم و کلیدی در این آثار دارند. توجه به جزئیات بصری در هر اثر هنری و نمایش ماهیت درست این آثار، به خلق مستندی گیرا و اثرگذار کمک میکند. در واقع کیفیت بالای نورپردازی و تصویربرداری در این مستندها، مخاطب را متقاعد میکند که با اثری عمیق، جذاب و دقیق مواجه است.
این مستندها معمولا موضوعاتی چون شرح زندگی یک هنرمند، بررسی تاریخی شکلگیری یک جنبش هنری و یا تمرکز بر روند خلق یک شاهکار هنری را شامل میشوند. بدون شک طرح داستانی قانعکننده و مطابق با واقعیت، در جذب مخاطبان و علاقهمندان به آثار هنری، نقش بهسزایی دارد.
گفتگو با افراد و امکان استفاده از اسناد و مدارک واقعی
مصاحبه با هنرمندان، منتقدان هنری، کیوریتورها و سایر چهرههای مرتبط، مخاطب را با جهانبینیهای ارزشمندی آشنا میکند. آگاهی از تجربیات این کارشناسان و نگاهی اجمالی به اشتیاق و دانش آنها، نه تنها در داستانسازی مؤثر است، بلکه میتواند ارتباط عمیقتری بین بینندع و مضمون مستند ایجاد کند. این مصاحبهها میتوانند احساسات و افکار درونی هنرمندان را به نمایش بگذارند و همچنین به مستند هنری اعتبار بیشتری ببخشند. جمعآوری ویدیوهای آرشیوشده و عکسهایی از گذشته، میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد، بهخصوص زمانی که ساخت یک مستند دربارهی یک جنبش هنری قدیمیتر، یا هنرمندی که در قید حیات نیست، مدنظر باشد. این مطالب آرشیوی به زمینهسازی دربارهی زندگی و هنر یک هنرمند کمک میکند.
مستند هنری و تأثیرگذاری بر مخاطب
مستندهای هنری معمولا با استفاده از روشهای خلاقانه، به توصیف و انتقال ابعاد احساسی و تأثیرگذار هنر، میپردازند. توجه به مواردی مانند موسیقی، طراحی صدا، جلوههای ویژه، نوآوری در تدوین و ساختار یک داستان باغث برانگیختن احساسات و حالات هماهنگ با فضای هنر یا هنرمند موردنظر میشود. همچنین ایجاد واکنش احساسی در مخاطب و برانگیختن عواملی مانند بُهت، الهامبخشی،دروننگری، همدلی و همذاتپنداری میشود.
یک مستند خوب و تأثبرگذار باید توانایی ایجاد یک ارتباط عمیق بین مخاطب و اثر هنری و خالق آن را، داشته باشد. این ارتباط عمیق میتواند از طریق ابراز احساسات و عواطف، نوعی تعامل فراگیر با اثر هنری را ایجاد کرده و به مخاطب امکان دهد که به دیگر ابعاد هنر و خلاقیت فراتر از سطح ظاهری آن، پی ببرد.
هر اثر هنری، از زمینهها و شرایط فرهنگی و تاریخی خود الهام میگیرد. بهترین مستندهای هنری، شامل محتوای تاریخی و فرهنگی درست و مفید هستند که به درک مخاطب در زمینهی تأثیرات اجتماعی در شکلگیری هنر و جهانبینی هنرمند، کمک میکند. از این رو، نه تنها نقاط قوت و زیبایی هنر قابل تشخیص است، بلکه تعامل بین هنر و محیط اطراف نیز به چشم میآید.
فرم و لیست دیدگاه
۸۸ دیدگاه
پیشنهادم اینه که مستند a soft self-portrait که به زندگی و هنر سلوادور دالی میپردازه رو هم معرفی کنید و در آرشیوتون قرار بدید. گفتگوهای خود دالی بازنمایی جذابی از شخصیت فوقالعادش رو به تصویر میکشه.
واقعا خوب بود که به اهمیت تعادل میان زبان هنری و داستان گویی در مستندهای هنری اشاره شد. این تعادل میتواند به تولید آثاری تاثیرگذار کمک کند که هم از نظر هنری جالب باشند و هم داستان جذابی را برای بیننده ارائه دهند.
عالی! از مثالهای خوب در زمینه تأثیرگذاری مستندهای هنری از جنبههای احساسی هنرمندان، میشود مستند "Searching for Sugar Man" را نام برد.
تأکید بر بهکارگیری جنبههای تاثیرگذار هنر و استفاده از عناصر خلاقانه، نقلیهای فوقالعاده برای جلب توجه مخاطبان به ابعاد عمیق هنر میباشد.
با شناخت عمیق از هنر و هنرمندان، مستندهای هنری نه تنها ما را به دنیای هنر میکشانند بلکه احساسات عمیق و معنای واقعی هنر و نوعی همذاتپنداری را در ما برانگیخته میکنند. ممنون برای جمعآوری این آرشیو جالب.