عنوان: مونک در دوزخ / Munch in hell
سازنده: Stig Andersen / استیگ اندرسن
سال ساخت: ۲۰۱۸
ترجمه: مهدیه کُرد
مدت زمان: ۷۴ دقیقه
برای تماشای مستند ادوارد مونک، ابتدا اشتراک بگیرید و سپس روی «مشاهده در هاشور» کلیک کنید. در صورتی که در فرایند خرید اشتراک یا تماشا با مشکلی مواجه شدید، از طریق بخش دیدگاه در انتهای همین صفحه، با ما در ارتباط باشید.
تریلر مستند «مونک در دوزخ»
دربارهی مستند «مونک در دوزخ»
مستند مونک در دوزخ (Munch in hell)، به روایت داستان زندگی ناگفتهی ادوارد مونک، نقاش و چاپگر نروژی میپردازد. هنرمندی که در سایهی سنگین سمبلیسمِ آن روزگار، از منادیانِ اصلی اکسپرسیونیسم سدهی بیستم بود. آثارش تداعیگر روحیهی شمالی بود که بیشترین تاثیر را بر هنر اسکاندیناوی و آلمان گذاشت.
مستند مونک در دوزخ با توسل به نوشتهها، نامهها و دستنویسهای موجودی که خود مونک برای زندگینامهاش نوشته بود، تلاش میکند به بیان زوایای ناگفتهی زندگی او بپردازد. در این مستند استیگ اندرسن میکوشد به مدد بررسی آثار این هنرمند به جانمایهی دغدغههای پسِ تصاویرش دست یابد. تصاویری که حامل رنجِ خالقاش در جان نورها و تاریکیهای ویژهی او است. آنگونه که خودش میگوید: «در هنر من نیاز مبرم به کشیدنِ نور به درون تاریکی است برای خودم و برای بشر».
این مستند با تصویری از بارش دانههای برف در دل تاریکی آغاز میشود. دانههایی که حکم نورهای گاه به گاهِ آثار مونک در دل تاریکیهای دائماش را دارند. بر روی تصویر، صدای بارولف استنشن، مجموعهدار هنری، در یک گفتوگوی رادیویی در سال ۱۹۵۹ شنیده میشود: «وظیفهی هنرمند دیدنِ چیزهایی که همه میبینند، نیست. یا گفتن چیزهایی که ما خودمان میدانیم. وظیفهی هنرمند باز کردنِ چشمان ما به روی چیزهایی است، که از دید دیگران پنهان میمانند.» این درست همان چیزی بود که ادوارد مونک میخواست: «تصویر کردنِ دیگران آنگونه که بودند، نه آنگونه که نشان میدهند».
دربارهی ادوارد مونک
ادوارد مونک در سال ۱۸۶۳ در نروژ به دنیا آمد. او یکی از مهمترین پیامآوران اکسپرسیونیسم در سدهی بیستم بود. مونک با مجموعهآثارش که خود آن را کتیبهی زندگی مینامید، بر هنر مدرن اسکاندیناوی و آلمانی قویترین تأثیر را گذاشت. او در مدرسهی سلطنتی طراحی اوسلو آموزش دید (۱۸۸۳-۱۸۸۱). چندی بعد، سفرهایش را به فرانسه، ایتالیا و آلمان آغاز کرد. ضمن این سفرها نخستین دوران فعالیت خلاقهاش را در عرصههای نقاشی، چاپ دستی و طراحی صحنه گذراند. در برلین و پاریس از طریق مجلههای معتبر به معرفی هنر خود پرداخت (۱۸۹۵-۱۹۰۵). تأثیر جنجالی نمایش آثارش در برلین (۱۸۹۲) به شکلگیری «انشعاب» برلین انجامید. سپس به سبب یک بحران جدی روانی به نروژ بازگشت (۱۹۰۹). دیوارنگارههایی برای دانشگاه اوسلو ساخت (۱۹۱۵-۱۹۱۰). در سالهای بعد، به نقاشی تکچهره، منظره و موضوعهای اجتماعی روی آورد و برخی از مضمونهای آثار پیشین خود را دوباره به تصویر کشید. نمایش بزرگی از سیر تحول کارش در برلین و اوسلو برگزار شد (۱۹۲۷). نازیها آثار او را در فهرست هنر فاسد قرار دادند.
مونک در نقاشیهای اولیهاش تمایلی آشکار به واقعگرایی اجتماعی داشـت. پس از دیداری از پاریس، تحت تأثیر امپرسیونیسـتهـا قـرار گرفت. در سـفـر مجـدد بـه پاریس آثار هنرمندان پستامپرسیونیسم را دید. این دیدار انگیزهای شد تا امکانات بیانی خط و رنگ را بیازماید؛ ولی آشکارسازی تشویشهای درونیاش راهی به سوی اکسپرسیونیسم آینده گشود. خشونت و عصبیت کار او در باسمههایش نیز ظاهر شد. سلسله تصویرهایش در دههی ۱۸۹۰، اگرچه همانندیهایی با آر نوو داشـت، به لحاظ احساساتنمایی شدید، از آثار نمایندگان این جنبش متمایز بود. این تصاویر با خطهای پیچان و رنگهای تیره، نفسانیت و اضطراب سمبولیسم آن زمان را منعکس میکرد. مونک برخی از موضوعهای این نقاشیها (از جمله جیغ) را با روشهای مختلف چاپ بازسازی کرد و در آنها شیوهی خلاصهگویی را به حـد کمال رساند.
امیرعلی میری –
این اشاره ای که به وضعیت بد نگهداری آثار مونک در نروژ شد خیلی قابل توجه بود امیدوارم به این موضوع بیشتر پرداخته شه.