حرفه هنرمند

اسلایدر صفحه اصلی

تازه‌‌ترین‌های وب‌نامه

Javad Modaresi, A Building at Valiasr Intersection, oil on canvas, 160x180cm, 2023

تهران‌های ما

a frame of movie Mums Guest by dariush mehrjui, iranian director .jpg

مهمانِ ما

پری، سی‌سال بعد

داریوش مهرجویی در پشت‌صحنه‌ی فیلم درخت گلابی، عکس از کاوه کاظمی. dariush behrjui by kaveh kazemi Tehran, Iran, Dariush Mehrjui, famous Iranian director, during a break while directing "The Pear Tree", on location in Tehran, 1st February 1999. A veiled female assistant stands next to him. (Photo by Kaveh Kazemi/Getty Images)

آنچه که خدایان انجام می‌دادند

اشتراک

اشتراک شش ماهه

۴,۵۰۰,۰۰۰ 
۶ ماه
  • دسترسی به مقالات فصلنامه‌ها به مدت شش ماه.
  • مشاهده‌ی مستندهای حرفه: هنرمند به‌صورت رایگان به مدت شش ماه.
  • 25% تخفیف خرید فصلنامه‌های موجود.
خرید اشتراک

اشتراک سه ماهه

۲,۵۰۰,۰۰۰ 
۳ ماه
  • دسترسی به مقالات فصلنامه‌ها به مدت سه ماه.
  • مشاهده‌ی مستندهای حرفه: هنرمند به‌صورت رایگان به مدت سه ماه.
خرید اشتراک

اشتراک یک ماهه

۱,۰۰۰,۰۰۰ 
۱ ماه
  • دسترسی به مقالات فصلنامه‌ها به مدت یک ماه.
  • مشاهده‌ی مستندهای حرفه: هنرمند به‌صورت رایگان به مدت یک ماه.
خرید اشتراک

بننر تبلیغاتی

مستندها

john szarkowski, a life in photography, 1998 جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی ساخته‌ی سندی مک‌لئود ۱۹۹۸ م. ۴۸ دقیقه مترجم زهره کُرد

مستند «جان سارکوفسکی؛ یک عمر عکاسی»

پوستر مستند کاراواجو: روح و خون

کاراواجو: روح و خون

الیوت ارویت، خودنگاره، نیویورک، ۱۹۹۸0

مستند «الیوت ارویت؛ سکوت گوش‌نواز است»

درس‌گفتار محمدرضا ابوالقاسمی

ویدئوی درس‌گفتار «نقاشی سیاسی و سیاست نقاشی» (۲)/ ایرانیان در نقاشی غرب

تبلیغات

آخرین فصلنامه

فصلنامه 81 / آرت و کرافت

برای سده‌ها هنرمندان تفاوتی با صنعتگران نداشتند؛ و محصول کارشان به‌راستی کارکرد داشت. هنرمندان، مثل همهٔ صنوف دیگر، در نظام استاد-شاگردیْ کارآموزی می‌کردند و فوت‌وفن کار را به‌شکل سینه‌به‌سینه می‌آموختند، و پس از سال‌ها تجربه‌، خودْ استادکار می‌شدند. در این زمان هنرمند بین خود و جامعه‌اش جدایی نمی‌دید‌ــ یا به بیان انتقادی‌تر، خودش را تافته‌ای جدابافته نمی‌دانست‌ــ و هنرش بیش از آنکه تجلی اراده‌‌ی فردی و ذهنیت خویش باشد، بازنمود ارزش‌های جمعی و باورهای عمومی بود. هنرمند/ هنرکار تلاش می‌کرد ارزش‌هایی را به زیباترین و کامل‌ترین شکل متجلی سازد که خود ارزش‌های اجتماع و عامل انسجام آن بود. اما رفته‌رفته، طی فرایندی که درست یا غلط به فرایند مدرن‌شدن معروف شده، و به‌واسطه‌ی تحولات عظیم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، مناسبات استاد- شاگردی فروپاشید و دوران «فاین آرت» آغاز شد، امری که رمانتیک‌ها به‌لحاظ عملی طلایه‌دار آن بودند و نظریه‌های زیبایی‌شناختی مدرن بدان شیوه‌ی کار اعتبار و حقانیت شناختی بخشیدند. به‌تعبیری، هنرمند از جامعه جدا افتاد، تنها شد، مستقل گشت، و هنرش بازنمود ذهنیات، منویات، خیالات و غلیان‌های روحی خودش شد. این تنهایی و استقلال به او شأنی ویژه بخشید و او را از صنف صنعتگران و فناوران به مقام نابغهٔ مکاشفه‌گر برکشید. اما در عین‌حال کارش را کوچکتر، کم‌اثرتر و مخاطبش را محدودتر کرد. اگر «ابزار» نمادِ اتصال و درهم‌تافتگی هنرمند/ صنعتگر با جهانش بود، در هنر مدرن تکنولوژی جای ابزار را گرفت و دیگر نه «دست»، بلکه «مغز»، نظر و ایده حرف اول را زد. موضوع ویژه‌ی این شماره، تأمل بر تفاوتِ بین «آرت» و «کرافت» (یا «هنر» و «فن») است، که می‌کوشد نسبت این دو را هم از منظر توصيفی و هم از منظر تجويزی مورد بحث قرار دهد. از حيث توصيف، گسست آرت و کرافت از يکديگر رويدادی تاريخی است که صرفاً در متن تحولات کلانتر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سياسی قابل فهم است.

سبد خرید۰ محصول