«بیشتر حقیقت، کمتر هنر». به خاطـر دارم که این شعار شکسپیـر بر دیواری در نمایشگاه آثار رابرت فرانک در موزهی هنـر آمریکایی ویتنی در ۱۹۹۵ نقش بستـه بود. این ایـده که میتـوان به کمک عکاسی حقیقت را بیان کرد همانقدر نامعقول است که بتوان حقیقت را با کلمات بیـان کرد؛ اما فرانک بیش از پنجاه سـال در هنرش در پی همین بوده و اغلب هم موفق شـده است. حـال، آشکارا، عکاس دیگـری که بیش از هر هنرمند دیگری در این سودای رویاگـون به فرانک شباهت دارد دایـدو موریاماست. او چهارده سـال پس از فرانک در ۱۹۳۸ متولد شد و در محیط فرهنگی و اجتماعی متفاوتـی کار میکـرد. موریامـا نیز مانند فرانک عکاسی را به سرحدات بازنمایی رسانده تا تصاویری از چیزهایی بسازد کـه معمولاً تصور میشود بر چشمانمان پوشیدهانـد. در بیانیـة هنرمنـد برای نمایشگاهـش در ۱۹۹۹ در انجمن ژاپن، موریاما میگوید: «شیوة کار من بسیار ساده است – هیچ صناعتـی در کـار نیست، فقط آزادانـه عکـس میگیرم…. عکاسی برایم تلاش برای خلق اثر هنریِ دوبُعدی نیست، بلکه وقتـی یکی پس از دیگری عکس میگیـرم، در همان تلاقـیِ سرشت تکهتکة جهان و درکِ شخصـیام از زمان، به حقیقت و واقعیت نزدیکتر میشوم.»
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.