جان سینگر سارجنت به دستان مدلهای خود بسیار دقت میکرد، و به آنها حالتها و ژستهایی میداد تا جذابیت پرترههایش را بالا ببرد و به آنها روح ببخشد. در هنگام دیدن مجموعه آثار او متوجه تمایل او به خمکردن، تابدادن و کجومعوج کردن انگشتها و دستها به شکلهای غیرمعمول خواهید شد. در پرترههای سارجنت از بازیگران، رقصندگان، و نوازندگان، تأکید او بر حالات دست، جزئیاتی را در مورد شخصیت و روحیۀ مدلهایش، و در برخی موارد، رابطۀ آنها با هنرمند آشکار میکند.
به نظر میرسد سارجنت از اولین روزهای اقامتش در پاریس تمایل زیادی به تصویر کردن دستها در موقعیتهای کجومعوج و گاهی اوقات بدقواره داشته است. به عنوان مثال، سارجنت در پرترۀ معلمش «کارولوس دوران»، ژستی غیررسمی و در عین حال صمیمی برای مدل خود خلق میکند. چنانکه کارولوس – دوران به جلو خم شده، بازوی چپش چرخیده، و دستش برگشته تا کف دست و درخشش حلقهاش نمایان شود. این ژست متمایز احساس نوعی درگیری فعال مدل با بیننده را ایجاد میکند و سارجنت جوان و جاهطلب را قادر میسازد تا دانش خود از آناتومی بدن و مهارت نقاشانهاش را نشان دهد.
سارجنت از امکانات دلالتگر دست برای انتقال جزییاتی در مورد خلقوخوی مدلهایش بهره برد. در پرترۀ او از ماری-لوئیز پیلرون، در تابلوی «فرزندان پیلرون» دستان دختر فضای پرتنش نشستنهای بهظاهر بیپایانی را که سارجنت به آن نیاز داشت، منعکس میکند. این جلسات طولانی و متعدد – پیلرون ادعا میکرد که هشتادوسه جلسه بود – استقامت و صبر دختر یازده ساله را محک زد.
پیشنهاد تماشا: ویدئوی «اثری از جان سینگر سارجنت»
سارجنت جدیت دختر جوان را در ژست روبهجلو و نگاه خیرۀ مستقیم و نافذ او ضبط کرد و این تنش را تا دست راست گره کردهاش امتداد داد. انگشتان دست چپ دختر تا بند آخر انگشت خم شده و به صندلی فشار میآورد، و زاویهای غیرمعمول را برای دستش ایجاد میکند و بازویش را بکار میاندازد. این ژست که در عین حال غیرطبیعی و درگیر است، شاید بازتاب راهحلِ او برای تحمل نشستنهای بیپایان باشد.
ادوارد، برادر بزرگتر ماری لوئیز، بهعنوان چهرۀ ثانویه در نقاشی ظاهر میشود که کمی پشت سر خواهرش نشسته و پاهایش را پشت نیمکت جمع کرده و به سمت بیننده چرخیده است. به حالت بازو و دست راست ادوارد توجه کنید؛ چرخش بدن او به سمت بیننده تا شانه و بازویش امتداد یافته است. مچ دست او خم شده تا کف دستش نمایان شود. سعی کنید این ژست را بار دیگر ایجاد کنید و تصور کنید که چندین ساعت در آنجا چنین ژستی گرفتهاید. این حالت غیرعادی و قدری غیرطبیعی را بار دیگر میتوان بهعنوان شکوفایی هنری در نظر گرفت که گواه جاهطلبی سارجنت برای ایجاد حس انرژی، درگیری و تنش در پرتره است.
سارجنت در پرترۀ «دکتر پُتزی در خانه»، دستان ماهر جراح را به نقطۀ کانونی ترکیببندی تبدیل میکند. سارجنت در میان نقاشی دراماتیکی به رنگ زرشکی، گوشت رنگپریدۀ صورت و دستان پتزی را با یقۀ چیندار سفید و سرآستین پیراهنش قاب میکند و از این طریق آنها را مؤکد میسازد. دستان باریک و ظریف پتزی بیننده را به یاد حرفه و مهارت زبانزد او در جراحی میاندازد. با این حال، انگشتان بلند و لاغر او که روی کمربند و یقۀ لباسخوابش کشیده شده است، شهرت او در لذتجویی را نیز تداعی میکند.
سارجنت در نقاشی «رابرت لوئیس استیونسون و همسرش»، دستپاچگی نویسنده را در چیزی که بهظاهر حالتی مشخصه از راهرفتن و صحبت کردن است، ضبط میکند. سارجنت نویسندۀ بزرگ را قدمزنان در اتاق درحالیکه با دست سبیلهایش را میکشد نشان میدهد. حالت انگشتان بلندِ موجبرداشتۀ استیونسون توجه را به دهان او جلب میکند و نشان میدهد که او دارد سخن میگوید. سارجنت به طور نمادین سخنان استیونسون را (که از دهان او میآید) به دست نویسنده متصل میکند.
سارجنت تصمیم گرفت که بازیگر بزرگ شکسپیر «ادوین بوث» را نه روی صحنه و در هنگام ایفای نقش بلکه در لابی باشگاه دِ پلیرز که خود او در نیویورک تأسیس کرده بود به تصویر بکشد. انگشت شستش در جیب شلوارش قلاب شده است. وقتی بوث پرترۀ نهایی را در نامهای برای دخترش توصیف کرد، نوشت:
«حال در خصوص پرتره. این ژست بسیار خاص خارج از صحنه و بهوقت مکالمه، و در حالتی بسیار غیرمتعارف انتخاب شده است… . از اینکه خودم را در آن هیئت دیدم تعجب کردم و از سارجنت پرسیدم که آیا این حالت عادی من است یا نه، اما حتی روی صحنه و بیشتر اوقات در اجرای هملت دستانم را در همان حالت یافتم.»
در طرحی ناتمام از سارجنت به نام «دختر رقصندۀ جاوه»، شاهد این هستیم که هنرمند موقعیت دست چپ رقصنده را امتحان کرده است، و دو حالت بیانگر دست را در رقص نمادین را مطالعه کرده است.
تابلوی «تمرین در هوای آزاد»، که پرترهای است که از دوست عزیزش، پاول هلئو نقاش فرانسوی و همسرش کشیده است، نقاشیای دربارۀ عمل نقاشی است. سارجنت با دقت ژست دقیق و ظریف دست هلئو را در حین اعمال رنگ روی بوم خود ثبت میکند و آن را به نقطه کانونی ترکیببندی تبدیل میکند. ما شاهد تمرکز زیاد هلئو بر خلق هنرش هستیم؛ گویی داریم نمایشی را میبینیم.
این پرترهها نشاندهندۀ تنها چند نمونه از روشهای متعددی هستند که سارجنت شخصیت و حالات مدلهای خود را از طریق حرکات دستشان بیان میکند.
منبع:
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.