پیتر آیزنمن و کریستوفر آلكساندر، دانشگاه هاروارد، ۱۹۸۲

پیتر آیزنمن: من اولین بار کریستوفر آلکساندر را دو دقیقه‌ی قبل دیدم، اما احساس می‌کنم مدت زیادی است که او را می‌شناسم. احساس می‌کنم ما در یک فضای سیرک‌مانند قرار گرفته‌ایم که ممکن است در آن، رابطه‌ی غیردوستانه‌ای که احتمالاً بین ما برقرار است، به شکلی اغراق‌آمیز بزرگ شود. نمی‌دانم در این وضعیت مسیحی کیست و شیر کدام است، اما همیشه در این جور موقعیت‌ها عصبی می‌شوم.

من در سال ۱۹۰۹ در کمبریج، مشغول کار برای بن تامپسون۱ و گروه معماران همکار [دفتر گروپیوس] بودم. فکر می‌کنم کریس آلكساندر در هاروارد بود. من بعد از آن به کمبریج در انگلستان رفتم و این بار هم نمی‌دانستم که کریس هم قبل از من آنجا بوده است. او در کمبریج، در رشته‌ی ریاضی تحصیل کرده و بعد وارد معماری شده بود. من برای رفتن به انگلستان دلیل خاصی نداشتم. جز این که مایکل مک‌کینل گفته بود که من بی‌سوادم و باید به انگلستان بروم و باسوادتر بشوم.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.