«از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و اتفاقاتی بسیاری که رخ داد چیزی حدود یک سال میگذرد. نهادهای تجسمی که فعالیت خود را متوقف کرده بودند اکثرشان به تدریج کار را از سر گرفتند. تعدادی از نهادها برای همیشه تعطیل شدند و یا برخی در کش و واکش چه باید کرد هنوز شروع به کار نکردهاند. اما در این برهه آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد خلاء کار جمعی و نهادی در این میدان بود. با شروع حوادث جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنامههای متداول میدان تجسمی تعطیل شد و این نهاد نتوانست با عزم و ارادهای جمعی، فعالیتی همصدا داشته باشد. اعضای این میدان نه تنها نتوانستند تصمیمی مشترکی بگیرند، بلکه حتی میزی نداشتند که دور آن جمع شوند و باهم گفتوگو کنند. چه بسا که اگر شرایط گفتوگو میبود این نهاد میتوانست به تصمیمات و بیانیههای مشترکی هم برسد.
امروز که سرعت وقایع کمتر و فضای پرالتهاب سال پیش آرامتر شده و میتوانیم درکی جامعتر از موقعیت خودمان داشته باشیم، سعی کردیم با طرح سوالاتی هر چند کلی، چند نفری از اعضای تجسمی را برای گفتوگو دور هم جمع کنیم و آنچه در این یک ساله بر ما گذشت را با دقت بیشتری ببینیم. متن پایین، گفتوگو با همایون عسکری سیریزی و صفا سبطی است در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ در دفتر «حرفه:هنرمند» صورت گرفته. این گفتوگو در اصل شفاهی و شنیداری بوده است، و سطور پایین متن پیادهشده و تصحیحشدهی آن است. فایل شنیداری این گفتوگو را میتوانید از اینجا بشنوید.
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.