معرفی مقاله:
مقاله «فراز و فرودهای دو دهه نقاشی ایران ۱۳۷۷-۱۳۵۷» به قلم ثمیلا امیرابراهیمی منتشر شده است. این مقاله برای پژوهشگران و تاریخنگاران حوزه هنرهای دیداری ایران توصیه میشود. چراکه در بررسی تاریخ هنر معاصر ایران، کمتر به این موضوع توجه شده است. بعضی از پژوهشگران، با تکیه بر نقدهایی از این دوره زمانی، اذعان میکردند که: «در ادامه دهه ۵۰، هنر ما بهطور عام و نقاشی بهطور خاص، به ده سال مرخصی رفتند و نتوانستند رشد و شکوفایی دهههای قبل را ادامه دهند و این یک ضربه عمیق برای هنر ما بود. و یا: در پنج سال اول انقلاب، هنرهای تجسمی (در مجموع هنر) دچار ایست و توقف پیاپی شد، این ذات انقلاب است». البته که این موارد قابل تأمل هستند.
اما حذف پارهای از تاریخ توجیه پسندیدهای نیست. در این مقاله، نویسنده به خوبی تقسیمبندیهایی انجام داده است. که برای مطالعه و افزودههای اطلاعاتی برای دانشجویان و پژوهشگران مناسب است. دهه اول: مسئله مرگ یا زندگی هنر ایران ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ است. در این دهه، مسئله ایدئولوژی، هنر سیاسی، هنر انقلابی در ژانر نقاشی ایران بررسی میشود. در این بین خواننده را با یک مسئله روبرو میشود. یک جا به جایی موقت: واقعگرایی اجتماعی علیه مدرنیسم. آثار هنرمندان این دهه و تلاشهای آنان و نقدهایی که وجود داشته، واکاوی میشود.
دهه دوم ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۷ که پایان جنگ به منزله آغاز زندگی عتدی جامعهای است که یک دهه را در تب و تاب گذرانده است. باز شدن گالریها، شکلگیری هنری بر اساس نیاز روز، ضرورت از سر گرفتن پروژه مدرنیسم در نقاشی ایران آغاز میگردند. با آثار هنرمندان نسل جدید و بیان ویژه این نسل روبرو میشویم. موقعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی این دهه طبعا متفاوت از دهه قبل است و به چالش کشیده میشود. ورود تکنولوژی، اینترنت و ماهواره به مثابه یک انقلاب فرهنگی، جوانان تشنه را تحت تأثیر قرار میدهد.
.
مطالعهی تمام مقالات ثمیلا امیرابراهیمی
.
بخشی از مقاله:
گذشت سی سال از انقلاب ایران شاید اینک آن فاصله مناسب را ایجاد کرده است که بهگذشته نگاهی بیندازیم. فاصلهای که چنان چه بیشتر شود چشم پژوهشگر امروز دیگر قادر بهتشخیص مجموعهی کمرنگ شدهای که خود در آن شرکت مستقیم یا غیرمستقیم داشته نخواهد بود. البته همیشه میتوان منتظر آیندهای بهتر بود که پژوهشگران و تاریخ نویسان به عقب بازگردند و مسائل گذشته را بکاوند و تحلیل کنند. اما این امید، وظیفه هر نسل برای نگاه انتقادی بهکار خود را منتفی نمیکند…