بخشی از متن:
۱۵ تا ۲۱ آبان ماه امسال نمایشگاهی از آثار آقای مهدی حسینی در نگارخانه هفت ثمر تهران برپا شد این نمایشگاه بیست طراحی و دوازده نقاشی آکرلیک روی بوم او را دربر داشتش به طور کلی نمایشگاهها نمایانگر تغییر و تحولی است که از نظر کیفی و کمی در آثار هنرمندان به وجود میآید و هنرمندان در رابطه با آثارشان به طور مستقل و بدون وجود هیچ نوع قیاس بینالمللی بررسی میشود. مهدی حسینی که یکی از هنرمندان پرکار و موفق معاصر است مدتهاست در کنار تدریس نقاشی میکند مینویسد و در مستند خلق آثار هنری مینشیند. آثار طراحی و نقاشی او در این نمایشگاه دو بخش مجزا هستند و نیازمند دو نگاه تحلیلی متفاوتند. آثار او در مجموعه از هوشمندی و هوشیاری بسیار برخوردار است که به صورت تجربی به دست آمده است و ژرفنگری و نفوذ نگاه او را به درون اشیائی نشان میدهد.
در آثار طراحی شیوه اجرا از توانایی بالایی برخوردار و نوع کاربرد خطوط بسیار حساس است و قطعات کوتاه منحنی در این طراحیها دورگیری شدهاند. سابقه این نوع خطوط را میتوان در طراحیهای نگارگری ایرانی اسلامی یافت چون طراحی چهار شیر با یک سر معین مصور آخرین نماینده مکتب صفوی. این خطوط را به گونهای در آثار ژان آگوست دومینیک انگر نقاش فرانسوی قرن هجدهم نیز مییابیم. در آثار طراحی وی تفاوت بارزی با گذشته احساس میشود.
دست در آثار او دارای بیانی قوی است و هنرمند در انتخاب نوع آن کوشیده است. دستها اغلب در آثار نقاشی او ظاهر میشوند اما به نظر میرسد این طراحیها تمریناتی برای نقاشیهای او نیستند و خود به طور مستقل مطرح میشوند. دست در فرهنگ شرق در رابطه با ادبیات مفاهیمی ارائه میدهد که گاه نسبت به تصاویر معانی گستردهتری دارد. در فلسفه تانونیسم دارای مفهوم کیمیایی است که نماد اولین مراحل تمرکز مقدس جسم است یا میتوان گفت نماد دست بیان تکامل آزادنه تجربه عالم صغیر است که فضایی درونی محسوب میشود. در فلسفه بودایسم دست با انگشتان بسته نماد راز پنهانی باطن مقدس و دست باز نماد رازهای افشا شده است و در فرهنگ هندو بسته به حرکت انگشتان و مچ دست مفاهیم گوناگونی مییابد. در فرهنگ ایران به طور کلی مفهوم احترام و وفاداری و صمیمیت به خود میگیرد و در فرهنگ اروپایی ایده فعالیت و قدرت و حاکمیت بشر است.
دست در آثار حسینی مطمئناً دارای مفهومی معاصر است دو دست راست و چپ که در فرمهای غیر متعارفی قرار گرفتهاند جدا از ویژگیهای زیبایی شناختی مفهوم کامل شدن در پیوستگی در جهانی بسته است که بر محور خود میچرخد و همینگونه در فرهنگ اسلامی نمادین میگردد و نماد نیایش و تمنا و نیز وقار و آرامش و اطاعت به خود میگیرد. خطوط با ظرافتی انعطافپذیر و نور و سایه حجم را شکل میبخشند.
حساسیت عناصر به حدی متعالی است که جسمیت را از شی حذف میکند همانطوری که در آثار طراحی نگارگران ایرانی و هنرمندان برجسته اروپایی شیوه شبه قلمگیری و استفاده غیر مادی از خط این را باعث میشود. رابطه دو دست بسیار منطقی و آنی است یک لحظه دستان این ژست خاص را به خود میگیرند و این لحظه از چشمان هنرمند پنهان نمیماند و آن را ثبت میکند نوعی رئالیسم که از فیلتر ذهن میگذرد و به تصویر کشیده میشود. به همان نسبت که دستها عناصر بصری عرفانی شرقی هستند نقاشیهای وی از هویت تجسمی دو بعدی شرقی و از سطوح زاویهدار کوبیسم و ریتم و حرکت در فتوریسم برخوردارند که در شکل تکامل یافتهایی از نظر رنگ و فرم نمایش داده میشود که در هر سه مورد انسان نقش اساسی و بنیادین دارد که انرژِها بر محور انسان نمایش داده میشود و هر چند کاربرد وسیع سطح و ریتم مؤلفه شرقی بودن آنست ولی سطوح در یک مجموعه حجم را به وجود میآورند. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.