معرفی مقاله:
کوشیدهایم در این گزیده به نحوی عکاسی معاصر ایران را دستهبندی کنیم. روشن است این دسته بندیها یگانه شکلِ ممکن نیست. بسیاری از عکاسان معتبر ایران در این دستهها نیامده اند. برخی عکاسان به دفعات در این پوشهها جای گرفتهاند. دو دلیل دارد: یا پرکارتر بودهاند و دست ما بازتر و یا تنوع کاری شان آن قدر زیاد بوده است که به راحتی در هر مجموعهای میلغزیدند. تمرکز ما بیشتر بر عکاسی هنری معاصر ایران با تعریفی متعارف است. ناچار بودیم حد و چارچوبی قائل باشیم وگرنه این دسته بندی باز از این هم بازتر میشد. ما “عکاسی خبری“، “عکاسی جنگ” و تا اندازهای” عکاسی مستند اجتماعی” و بسیاری دیگر از گونه ها را در این مجموعه نگذاشتیم. و این قطعاً به معنای بی اهمیت بودن این اشکال عکاسی نیست؛ اگر امروز چیزی به عنوان عکاسی هنری داریم قطعاً از دل همین گونه های گوناگون عکاسی است که سر بیرون آورده است. عکاسی هنری معاصر امروز چترش را بر این گونه ها گسترانده است تا هم تازه شود و هم شأنی دوباره بیابد.
پس نگنجاندن این تصاویر، هم به تعریف محدود ما از عکاسی هنری مربوط است و هم به صفحات اندک مجله. این تنها یک پوشهی خام و اولیه است تا شاید بتوانیم کمی عینی عکاسی مان را طبقه بندی کنیم، دریابیم چه قدر وام دار یکدیگریم و خوش بینانه ببینیم چه طور میتوانیم سیری برای عکاسی معاصر ایران متصوّر شویم. می شد مجموعه های دیگری هم لابه لای این پوشهها باز کرد، می شد تصاویر “مهم تر” و “بهتری” هم برای هر کدام از این دسته بندی ها پیدا کرد و اصلاً میشد پوشه هایی از بن متفاوت گرد آورد. اما یادمان باشد این کارماده ی اولیه است تا مجموعه های دیگر با نگاه و تحلیلِ هر کدام از ما جزئی تر و ملموستر باز شود و به واسطهی هر کدام از این بایگانیها شناخت از عکاسی مان و مهم تر از آن آگاهی از خودمان بیشتر شود. تشابهات صوری اولیه، این تصاویر را چندین و چند بار یا کنار هم نشاند و یا از کنار هم برداشت، و در نهایت آن چه ماند تصاویر پیش رو است که قطعاً سلیقهی فردی هم در آن نقش مهمی دارد. اما به هر رو از دل این همنشینیها میشود ردی از یک فضای مشترک یا کنشی مشترک میان عکاسان را جستجو کرد. چینش این تصاویر بر پایهی توالی تاریخی نیست اما در برخی از آنها می توان این سیر تاریخی را دنبال کرد.