تاریخ هنر یعنی سرگذشت، شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مکانی که آمده باشد و شامل بررسی گونهها، سبکها، جنبشها و رویدادهای مختلف هنری، همراه با نگاه به جوانب فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر دوره است. اما آیا هنر جهان میتواند تاریخ داشته باشد؟ به تصوّر ما هنر امری است بیزمان و زیبایی ظاهر آن برای بشر دارای معنا، دلالت و جاذبهای برای همهی زمانها و دورانهاست. دستکم، این تصوّری است که بر برداشتهای ما از هنر والا یا زیبا، مثل نقاشی و مجسمهسازی، حاکم است.
رویکردهایی به تاریخ هنر: سه نکته برای بحث / ارنست گامبریچ / روبرت صافاریان
به قصد زیارت، نه به هوس سیاحت / گفتوگو با آریاسپ دادبه
پنجرهی بسته: حافظهی تاریخی – تاریخ هنر (۱)
بینش و صدا و قدرت: تاریخ هنر فمینیستی و مارکسیستی / گریزِلدا پالاک / امید نیکفرجام
به راستی تاریخ هنر چیست؟ هدف تاریخ شناسایی، توصیف و تبیین وقایع درخور توجه است؛ تاریخ در سطحی بسیار گسترده همان کاری را میکند که تاریخ هنر در مقیاسی کوچکتر انجام میدهد. داستان تولید مصنوعاتی که در موزه نگهداری میشوند بخشی از تاریخ گستردهتر است؛ در حالی که مورخین هنر از نظر حرفهای صرفاً با زیرمجموعهی کوچکی از مصنوعاتی که در آن فرهنگ پدید آمدهاند، یعنی با آثار هنری، سروکار دارند.
اثر هنری، یک شیء و یک رویداد تاریخی است و به دلیل ملموسبودنش، نوعی رویداد پایداریکننده بهشمار میرود. به این معنا که حتی اگر ما آگاهی درستی از زمان، مکان و خالق آن نداشته باشیم، اثر به حیات پایدار خود ادامه خواهد داد. این نوع مادهی دیداری (Visual Material) میتواند هستی مستقلی داشته باشد. میتوانیم از نگاه کردن به آن، صرف نظر از هرگونه دانشی دربارهی بستر و زمینهاش، لذت ببریم، هرچند تردیدی نیست که بینندگانی از دورههای زمانی یا فرهنگهای مختلف ممکن است یک شیء واحد را به شیوههایی کاملاً متفاوت ببینند و درک کنند.
اهمیت تاریخ هنر؛ چرا آشنایی با تاریخ هنر ضرورت دارد؟
تفاوت علم با دیگر نهادها و فعالیتهای انسان در ویژگی تکاملی آن است. در حوزههای دیگر نظیر هنر، ادبیات، اخلاق و نهادهای اجتماعی به تغییر برمیخوریم اما تکاملی درکار نیست. اگر کسی معتقد باشد که هدف هنر ارائهی «زیبایی» است، در آن صورت حتماً بعضی از تغییرات سبک را مشمول تکامل میبیند. مشکل اینجاست که این شخص درنهایت متوجه میشود «زیبایی» ارزشی است که خود مفهوم باثباتی ندارد.
وینکلمان، تاریخنگار هنر و دیرینهشناس بزرگ آلمانی، دربارهی هنر یونان و دوران رنسانس اینگونه مینویسد: «هنر یونان بیانگر باورهای مذهبی، فرهنگی و فضای زندگی اجتماعی مردم آن زمان و هنر دوره رنسانس نیز حاصل باورهای مردم عصر خویش است و تفاوت هنر آنها ناشی از باورهای متفاوت این دو جامعه در دو زمان مختلف از تاریخ است. در تاریخ هنر میتوان دریافت که انسان برای رسیدن به حقیقت و آرمانهایش چه مراحلی را پیموده است. تاریخ هنر، دستآفریدههای انسان را از سپیدهدم تاریخ تا زمان حاضر معرفی کرده و به شرح و مقایسهی آنها میپردازد. با مشاهدهی آثار هنری اقوام و ملل جهان بر تجربهی انسان افزوده شده و افق دید او گسترش مییابد».
مقالات مرتبط با تاریخ هنر در حرفه: هنرمند
مقالات تاریخ هنر، به عنوان یکی از منابع مهم در این حوزه، بررسیها، تحلیلها و تفسیرهای مختلف دربارهی هنر و تاریخچهی آن ارائه میدهند. این مقالات توسط پژوهشگران، تاریخنگاران، نقادان و هنرمندان مختلف نوشته شده و میتوانند در موضوعات گوناگونی از جمله دورههای زمانی، جنبههای خاص هنر یا هنرمندان برجسته متمرکز شوند.
مستند «ابی واربورگ: دگردیسی و حافظه» دربارهی واربورگ، مورخ هنر و از پایهگذاران نظریهی تصویر و روش شمایلشناسی است. مورخی که نظراتش دربارهی تاریخ هنر غرب، و کتابخانهی معروفش، که بعدها به موسسهی پژوهشی مهمی تبدیل شد؛ نقشی اثرگذار بر مورخان هنر قرن بیستم داشت.
تاریخ هنر جهان، شامل توسعه و تحول هنر در سراسر جوامع و فرهنگهای مختلف جهان از زمانهای باستانی تا به امروز است. هنر به عنوان یک شاخهی مهم از فرهنگ و بیان هنرمندان، نقش بسیار مهمی در ارتباط با مردم، تاریخ و جوامع داشته است. در این بخش، بهطور خلاصه به دورههای تاریخ هنر جهان، بهترتیب زمان پیدایش، میپردازیم.
هنر پیش از تاریخ؛ شیوهی بیان هنری پیش از پیدایش تمدنها
حدود ۲۳ هزار سال قبل از میلاد، تقریباً همزمان با آخرین پیشروی و پسروی یخچالهای بزرگ طبیعی، دوران دیرینهسنگی آغاز شد و انسان شکارچی بهدلیل شرایط سخت و غیرقابل پیشبینی آبوهوایی، به غارها پناه برد. فعل و انفعالات معنوی و قوای تخیل ما به اتکای بازشناسی و ساختن تصویرها و نمادها نقش خود را اجرا میکنند و ما دنیای اطراف خود را بیشتر به اتکای بازنماییهای آشنا برای زمان و مکان خود میبینیم و درک میکنیم. آثار هنری این دوره شامل اشیای کوچک تزئینی ساختهشده با مواد سنگی و استخوانی و حکاکیها و نقاشیهایی از حیوانات در اعماق غارها میشود. نقاشیهای غارهای لاسکو در فرانسه، از شگفتانگیزترین هنرهای دوران پیش از تاریخ بهشمار میروند.
در ادامه، دوران میانهسنگی با پایانگرفتن عصر یخ و برونآمدن انسان از غار و ایجاد زیستگاههای دائمی در کنار رودها و سواحل دریاچهها شروع شد. در این دوران، علاوهبر نقاشیهایی با موضوع شکار، جنگ، رقصهای جادویی و حرکات حیوانات در اعماق غارها و لبهی صخرهها، تمایل و توجه جدید به موضوعات انسانی و تأکید بر تسلط انسان بر حیوان به چشم میآید.
پیشرفت ذهنی انسان در دوران نوسنگی، با اختراع کشاورزی، اهلیکردن برخی حیوانات وحشی و آغاز شهرنشینی، بر محیط طبیعی خویش تسلط یافت. در اواخر ۱۱۵۰ سال پیش از میلاد، انسان به خط و اسلوبهای اندازهگیری دست یافته بود و همچنین ایجاد رسوم جدید مذهبی و مشخصکردن مکانهای مقدس و مقبرهها با سنگ رواج پیدا کرد.
هنر باستانی و تمدنهای کهن
شامل هنرهای باستانی در سرزمینهای شناختهشده و غالباً شامل موارد زیر است:
هنر بینالنهرین
هنر بینالنهرین که در مهد تمدن، بین رودهای دجله و فرات واقع شده است، نشانگر یکی از اولین و مهمترین پیشرفتها در بیان هنری بشر است. هنر بینالنهرین که در حدود ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد ظهور کرد و برای چندین هزارسال دوران شکوفایی خود را میگذراند، طیف متنوعی از اشکال هنری از جمله مجسمهسازی، نقش برجسته، سفالگری و معماری را دربرمیگیرد. هنر بینالنهرین که با نمایش یادبودها و شیوهی اغلب نمادینش شناخته میشود، تاریخ غنی فرهنگی، مذهبی و سیاسی منطقه را منعکس میکند.
هنر مصر باستان
هنر مصر باستان از هزارهی چهارم پیش از میلاد آغاز شد و در زمان اتحاد مصر علیا و سفلی به اوج رسید. این هنر در ارتباط با دورههای مختلف دودمان فراعنه دستهبندی میشود: از سلسلههای اولیه و پادشاهی کهن تا پادشاهی جدید و دورهی پایانی. در باور مصریان، هنرمند خلاق و مستقل نبود؛ بلکه صنعتگری ماهر بود که همراه گروه کار میکرد و بازنماییها را با معنایی ویژه میساخت. جادو در فرهنگ مصریان نیرویی اساسی محسوب میشد و با مجسمهسازی، قالبی برای روح فرد در جهان پس از مرگ ایجاد میکردند. از سلسلهی هجدهم، نقاشی اهمیت بیشتری یافت و برای تزیین مقبرهها، تابوتها و اشیای دیگر بهکار میرفت. در این آثار، پیکرها از زوایای مختلف به تصویر درمیآمدند و هنرمندان از نمایش بیماری و پیری پرهیز میکردند. گرایش به نمایش کیفیتهای ثابت و بنیادی در آثار، نشانهای از تمایل به سادهسازی فرمها در هنر مصری است.
تندیس ملکه نفریتی | قسمتی از کتاب مرگ هونفر
هنر ایران باستان
عنوان «هنر ایرانی» آثار متنوعی را دربرمیگیرد که از دورانهای پیشاتاریخی تا سدههای اخیر در محدودهی این سرزمین پهناور آفریده شدهاند. ایران، که یکی از باستانیترین و غنیترین تاریخچههای هنری در جهان را دارد، از زمان تمدنهای باستانی مانند هخامنشیان، سلوکیان، پارتیان، ساسانیان، تمدن اسلامی و تمدن ایرانی-اسلامی، بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جاذبههای فرهنگی و هنری جهان شناخته شده است. هنر ایران تأثیرات عمدهای را بر روی هنرهای منطقهای مانند هنرهای خاورمیانه و آسیای مرکزی داشت.
جهت مطالعهی غنیتر دربارهی تاریخ هنر ایران، میتوانید به صفحهی «تاریخ هنر ایران» و مقالات قراردادهشده در این صفحه و همچنین، سلسله «درسگفتارهای تاریخ هنر ایران» به قلم آریاسپ دادبه مراجعه نمایید.
دیوارنگارهی هخامنشی | مجسمهای از جیرفت | نگارگری ایرانی
هنر هند باستان
هنر در شبه قارهی هند اساساً به نظامهای مذهبی برهمایی یا هندو، بودایی، جین و انواع کیشهای طبیعتپرستی اختصاص داشت و پایهی این هنر بر بیان اصول سنتی متبلور در این اعتقادات و نه آفرینش اختیاری زیبایی برای زیبایی، استوار بود. زیبایی و پویایی مجسمهها و نقاشیهای هندی نیز از کوشش مؤثر هنرمند برای تحقق این نیت معنوی حاصل آمده و نه عمل آگاهانهی او برای ساختن یک اثر هنری. درخشانترین دورههای تاریخ هنر هند مشتملاند بر: مئوریا، سونگا-آندره، کوشان، گوپتا، پالا-سنا، پالاوا و چلا، اما علاوهبر اینها، آثار بهجامانده از تمدن درهی سند و نقاشیهای متأخر قرون وسطای متأخر نیز از میراث هنری این سرزمین بهشمار میآیند.
کهنترین سفالینههای کشفشده در چین به چهار هزار سال پیش تعلق دارند و نخستین مجسمهها و آثار مفرغی به زمانی پیش از سه هزار سال قبل مربوط میشوند. هنر نقاشی نیز به مدت دو هزار سال بدون وقفه در چین ادامه داشت. با اینکه چینیها مدام تحت تأثیر بیگانگان و مهاجمان قرار میگرفتند، هرگز خصلت ویژهی فرهنگ خود را از دست ندادند و بر هنر سرزمینهای مجاور مانند ژاپن، کره، منچوری و تبت و حتی جهان اسلام و اروپای باختری نیز اثر گذاشتند. مهارت فنی چینیان در ابداع ظروف چینی، ساخت ابریشم و باسمهکاری با لوحهی چوبین قابل مشاهده است.
نمونهای از هنر نقاشی چین باستان
هنر یونان باستان
انسان، طبیعت و عقل عناصر اصلی بینش یونانی و آرمانگرایی دقیق و منظم شاخصترین ویژگی هنر یونان است. یونانیان نخستین هنر بزرگ طبیعتگرا در تاریخ را عرضه کردند و به همین دلیل اکثر هنرمندان نوگرا و منتقدان هنری قرن بیستم، از میراث هنر یونانی، بهره بردند. تاریخ هنر یونان را به چهار دورهی هندسی، آرکاییک، کلاسیک و هلنیستی تقسیمبندی میکنند.
مواد اصلی پیکرهسازی یونانی، مفرغ و مرمر بود و مواد دیگری مانند سنگ آهکی و گل پخته، اهمیت کمتری داشتند. برخی از تندیسهای معابد نیز با گچ و طلا ساخته میشدند. مجسمهسازان سدهی پنجم، با درکی عمیقتر از کالبدشناسی انسان، تا مراحل تکمیل جزئیات و حرکات متنوع بدن پیش رفتند و تلاش کردند حالت خاصی از آرامش را به تصویر کشند. نقاشان یونانی هم مثل مجسمهسازان، با مسائل بازنمایی طبیعتگرایانه درگیر بودند و به نتایجی مهم در زمینهی کالبدشناسی، برجستهنمایی و نمایش فضای سهبعدی رسیدند که بعدها توسط رومیان کاملتر شد.
معمولا روم باستان را از لحاظ تاریخی به سه دوره تقسیم میکنند: پادشاهی، جمهوری، امپراطوری. شاید نتوان مردم رم را آفرینندهی هنری خاص و متمایز دانست ولی میتوان پذیرفت که آنان در مقام حامیان هنر، بنابر سلیقه و خواستهی خودشان، هنرمندان یونانی را به خدمت گرفتند و به کارشان جهت دادند. اشتیاق آنان در تقلید و تکثیر هنر یونانی به این دلیل بود که این هنر را شایستهی تحسین و مناسب برای تزیین میدانستند.
در هنر رومی، انسان چون رهبر سیاسی، خادم دولت و عضو وفادار به طبقه یا شغل معین تلقی میشد. واقعنمایی در تکچهره، بارزترین دستاورد رومیان در مجسمهسازی به حساب میآید و در نقشبرجسته نیز، اصل «روایت پیوسته» را رعایت میکردند. به این معنا که صحنههای متوالی رویدادی تاریخی مثل پیروزی در جنگ را بهدنبال یکدیگر، بر افریز یا ستون بلند نقش میکردند.
نقشبرجستهی طاق سپتیموس سوروس | نیمتنهی مرمر یک مرد
هنر آمریکای پیشاکلومبی
هنرپیشاکلومبی، اصطلاحی است کلی دربارهی هنر بومیان آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی قبل از تسلط اروپاییان. آثار آنها عموماً با باورها و آیینهای مذهبیشان ارتباط داشته است و در استفاده از موادی مانند سنگ آهک، سنگ سماق، یشم سبز، استخوان، صدف و پشم، مهارت خاصی از خودشان نشان دادند. چکیدهنگاری با استفاده از خطوط منحنی، کثرت نقوش، رنگهای تند و صور عجیب حیوانی از مشخصات اساسی هنر پیشاکلومبی بهشمار میآید.
تاریخ هنر غرب؛ شیوههای بیان هنری پس از تولد مسیح
در سدهی سیزدهم، حتی در درون کلیسا، کنجکاوی تازهای نسبت به محیط طبیعی انسان پدید آمده بود. گذشته از این، پارهای از پیشرفتهای فنی، بشر را در رسیدن به هدفهایی بس ناشناخته برای جهان باستان، هدایت میکرد. ابزار و امکانات نوین تسلط انسان بر محیط اطرافش را افزایش میداد و وجود شهرهای رشدیابنده، انگیزهای برای گسترش دادوستد و صنعت بود. بیشتر شهرهای بزرگ و پررونق قارهی اروپا در سدهی دوازدهم ساخته یا بازسازی شدند. شهر فلورانس یا مادر شهرهای امروزی، پایههای رفاهش را پیش از این تاریخ نهاده بود و امکانات مادی و معنوی لازم را برای هدایت اروپا به سوی عصر آفرینشگر و سراسر از کشفیات رنسانس را در اختیار داشت.
قرون وسطی، هنر صدر مسیحیت و بیزانس
ساخت کلیسا در این دوره بهمنظور برآوردهکردن نیازهای مسیحیان برای برگزاری مراسم دینی آغاز، و همچنین برنامههای گستردهی تزیین کلیساها ضرورت یافت. صدها مترمربع دیوار در دهها کلیسای نوساز، برای تبلیغ تمام جنبههای متنوع دین جدید، روایتهای نقلی، آموزش و تذهیب معتقدان، با سبک و نمایی آراسته میشد که این پیام را به بهترین شکل به مردم برساند. با گذر زمان، نوعی تفسیر نمادین از واقعیت نیز مورد توجه قرار گرفت و سبک ساده، تزیینی و تقریباٌ انتزاعی بیزانس، که در آثاری از هنرمندان خاور نزدیک ریشه داشت، بر هنر مسیحی چیره شد و در برابر طبیعتگرایی هنر یونانی-رومی، به چکیدهنگاری روی آورد.
هنر رمانسک و گوتیک
رمانسک، عنوان سبک معماری و سایر هنرهای اروپای باختری در سدههای یازدهم و دوازدهم بود که از عناصر رومیوار الهام میگرفت و نخستین معماری حقیقی متعلق به قرون وسطی، بهشمار میرود. گوتیک نیز، سبک معماری و هنر اروپا در سدههای دوازدهم تا شانزدهم، که از فرانسه آغاز شد. عناصر عمودی، بلندی ساختمان، قوس تیزهدار، پشتبند معلق و پنجرههای شیشهای از جزئیات بارزی هستند که معماری گوتیک را از معماری جسیم و وزین پیشین (هنر رومی) متمایز میکنند.
رنسانس، تولدی دوباره
دورهی رنسانس، در اروپا از سدهی چهاردهم تا هفدهم میلادی، به عنوان یکی از دورههای مهم در تاریخ هنر جهان شناخته میشود که به سه مرحلهی آغازین، پیشین و پسین تقسیمبندی میشود. از عوامل مهم پیدایش و پیشرفت رنسانس میتوان به تضعیف قیود فئودالی، توسعهی تجارت بینالمللی، انباشت سرمایه در بانک و خزانه و کیش شخصیت برخی حاکمان از اشاره کرد.
اهمیت روزافزون نظم دنیوی در فرهنگ اروپایی، بازتاب نقش حامیان اشرافمنشی چون لرنتو د مدیچی بود. با این حال، هنرپروری دستگاه کلیسا و بلندپروازی پاپها، نه فقط سیمای شهر رم، بلکه مسیر هنری اروپا را متحول کرد. هنرمند نیز موقعیت اجتماعی تازهای بهدست آورد و بهجای صنعتگری ماهر، بهعنوان انسانی والا و برخوردار از موهبت نبوغ، ستایش میشد. رنسانس اعتقاد جدید به توانایی انسان را آشکار ساخت و علاوهبر ستایش الهام هنری، مفهوم انسان «جامع» یا «نابغه» به معنای چیرهدست در همهی هنرها چه آثار کلاسیک و چه علم و مهندسی، را ارزشمند دانست.
جوانی آرنولفینی و همسرش، یان وان آیک، رنسانس اروپای شمالی، انگلستان | شام آخر، لئوناردو داوینچی، رنسانس ایتالیا
هنر باروک و روکوکو
دورهی باروک از قرن ۱۷ تا ۱۸ میلادی در اروپا و آمریکای لاتین رواج داشت. این دوره با نمایش قدرت، تجمل و جزئیات غنی، تناقضات و روحیات عمیق در هنر معروف شد و هنرمندانی همچون کاراواجو و رامبراند در این دوره فعالیت داشتند. تماشای مستندهای«طرحی دربارهی شاهکارهای متأخر رامبراند»و «کاراواجو: روح و خون»را توصیه میکنیم که به زندگی و آثار این دو هنرمند مهم سبک باروک پرداختهاند. اثر هنری باروک نه تنها از وحدت صوری برخوردار است؛ بلکه همچون یک اثر تئاتری با حضور مخاطب کامل میشود. بازنمایی باروک با مشاهدهی طبیعت و وفاداری به واقعیت همراه است و از محاسبهی روشنایی و تاریکی، پر و خالی، عناصر مورب و منحنی و نقض قوائد ژرفنمایی حاصل میشد و آن را از روش خطپردازانهی روکوکو متمایز میکرد. روکوکو، اصولاً سبکی مختص فضای داخلی است و نقاشی، پیکرتراشی و معماری در اینجا بهصورت یک مجموعه درمیآیند. پیچکهای پر انحنا و گل و گیاهان با شکلهای صدفگونهی درهم میآمیزند و منظرهای از طبیعت آزاد و رشدیابنده پدید میآورند.
دوران نوین، هنر مدرن و معاصر
دورهی مدرن و معاصر هنر شامل جریانها و سبکهای مختلفی است که در از نیمهی دوم قرن هجدهم تا به امروز، ظهور یافتند. این دوره با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک همراه بوده و هنرمندان به روشها و فرمهای جدیدی پرداختند. برای مطالعهی کامل جنبشها و سبکهای هنری تاریخ هنر جهان، میتوانید از صفحهی «سبکهای هنری» دیدن کنید.
مطالعات تاریخ هنر
تاریخ هنر با شرح احوال و آثار نقاشان و مجسمهسازان دوران باستان آغاز شد. قدیمیترین تاریخ هنر موجود را پلینی، محقق رومی، در حدود سال ۷۰ میلادی نوشته است. در واقع، وی در مجموعهی ۳۷ جلدی خود با عنوان «تاریخ طبیعی»، فصلهایی را به هنر و هنرمندان یونان و روم باستان اختصاص داد. پلینی معتقد بود که تقلید طبیعت در طی چند قرن مراحل تکامل را پیموده و در زمان او به اوج خود رسیده است. در چین باستان نیز نگارش زندگینامهی هنرمندان رواج داشت. گزیه-هه (Xie-He) در رسالهای در قرن ششم میلادی، نقاشان چینی را بر اساس میزان تسلط آنها بر «شش قانون نقاشی» ردهبندی کرد. در دوران رنسانس ایتالیا، نوشتن دربارهی آثار هنری و پرداختن به هنرمندان خالق آثار بهطور جدیتری آغاز شد و جورجو وازاری در کتاب «زندگینامهی هنرمندان» به بررسی روند رشد و البته انحطاط هنر در یونان و روم باستان و سپس تولد دوباره و پیشرفت آن از جوتو تا میکلآنژ پرداخت.
معرفی بهترین کتابهای تاریخ هنر
از مهمترین و غنیترین کتابهای تاریخ هنر که به فارسی ترجمه شدهاند و جزء منابع اصلی دانشگاهی و کنکور هستند، میتوان به هنر در گذر زمان اثر هلن گاردنر، تاریخ هنر اثر هورست ولدمار جنسن و تاریخ هنر اثر ارنست گامبریج اشاره کرد. تاریخ هنر گامبریج یکی از معروفترین و پرطرفدارترین کتابهای تاریخ هنر است که در بررسی نخستین نقاشیهای غاری تا آثار معاصر جهان، در پنجاه سال گذشته بیهمتا بوده است و نویسنده مفاهیم پیچیده را به شیوهای ساده و روان انتقال داده است. این اثر، از جامعترین و پرفروشترین منابع تاریخ هنر بهشمار میآید که در اکثر دانشگاههای جهان تدریس میشود در حالی که جنسن در اثر خود، علاوه بر ارائهی سیر تاریخی هنر، از مطالب طبقهبندیشده و تحلیلهای شخصی آثار استفاده میکند. هلن گاردنر نیز، با درنظر گرفتن شرایط هنرمندان در زمان خلق آثار اعم از مذهب، اجتماع، اقتصاد و غیره، بهشکل داستانیتری، تاریخ هنر جهان را بازگو میکند.
فرم و لیست دیدگاه
۸۵ دیدگاه
اینکه به کشور هایی که به تاریخ هنرشون کمتر پرداخته شده (مثل چین)توجه شده خیلی جالبه.
اینکه به کشور هایی که به تاریخ هنرشون کمتر پرداخته شده (مثل چین) اینجا توجه شده خیلی جالبه.
چی باعث شد که اهمیت ایتالیا در تاریخ هنر به خصوص دوره رنسانس به تدریج کمرنگ بشه؟