از همان سالهای دبیرستان، آشنایی من با تاریخ هنر از دریچه نگاه و قلم روئین پاکباز رقم خورد. روزگاری که اینترنت و کتاب چندانی در دسترس نبود، «دایرهالمعارف هنر» او مثل کتابی بالینی روی میزم بود. هر شب چند صفحه میخواندم؛ مدخلهایی که نهتنها اطلاعات دقیق میدادند، بلکه نقشهای تازه در ذهنم میساختند: از مانی و بهزاد تا جوتو و ونگوگ.
بعد، «نقاشی ایران از دیرباز تا امروز» را کشف کردم؛ روایتی که از نگارگری ایرانی تا نقاشی معاصر را یکجا در خود داشت. برای اولین بار، با نقاشان بعد از کمالالملک از زبان کسی آشنا میشدم که نه صرفاً تاریخنگار، بلکه خود اهل نقاشی و زیسته در میدان هنر بود. این پیوندِ دانش و تجربه، کتاب را زنده میکرد.
در سالهای دانشجویی، «در جستجوی زبان نو» را یافتم. کتابی که بعضی نقاشان بزرگ ـ ال گرکو، ولاسکوئز، رامبراند ـ را برایم به کشفی تازه بدل کرد. پاکباز اینجا فقط مورخ نبود، بلکه کاوشگری بود که به دنبال ریشههای زبان نقاشی میگشت.

فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.