در سیوپنجمین دورهی «کتاب سال»، ویراست سهجلدی دایرةالمعارف هنر به سرپرستی رویین پاکباز (فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵) جایزهی بخش کلیات هنر را برد. چنانکه انتظار میرفت، نویسندهی ما در مراسم اهدای جایزه حاضر نشد و جایزهی خودش را هم نپذیرفت. دربرابر پنجاه سال کار مداوم و مستقل او در تألیف و ترجمه و آموزش، رد چنین جایزهای تلویحاً نهگفتن به ریاکاری نهادهای رسمیای بود که خود هرساله بودجههایی هنگفت را به اسم کار فرهنگی به هدر دادهاند. اما اینهمه فرصتی میدهد برای اشاره به جنبهای از کار مؤلف دایرةالمعارف هنر، که شاید کمتر به آن توجه شده است.
پاکباز با سالها کار مستمر بیرون از دانشگاه، تأثیری در فرهنگ هنرهای تجسمی ایران داشته است که تمام دمودستگاههای رسمی پژوهشی و آموزشی با بودجههای کلان و شهریههای کمرشکنی که از دانشجویانشان میگیرند نداشتهاند. کتابهایی همچون درجستوجوی زبان نو و نقاشی ایران، علیرغم فشردگی مطالبشان، یقیناً صدها بار بیشتر از انبوه مقالههای علمیپژوهشی فراموش شدهای خوانده شدهاند که «اساتید» و «دکترها»، در بسیاری از موارد، بدون پرسش و دغدغه و صرفاً با هدف ارتقاء و حفظ مدارج اداریشان مینویسند، مقالههایی که فارغ از موضوعات گاه بیربط و جدا از روند مسئلهدار تأیید و چاپشان، ضمن دربرداشتن نمونههای مفرحی از غلطهای املایی و دستوری، اغلب ظاهربینانهترین برداشت ممکن از بینش و نگارش «علمی» را منعکس میکنند. کار پاکباز بهطورعمده در حیطهی کلیات بوده و بیشتر اطلاعاتی عام، بنیادین، و کاربردی را در اختیار کاربر قرار داده است. بااینحال، اگر او (مانند پژوهشگران دانشگاهی) وقت خود را صرف بررسی موارد جزئی و آثار خاص نکرده باشد، در حد جمعآوری اطلاعات کلی هم متوقف نشده است؛ بلکه کوشیده تا در بازخوانی کلیات مداخله کند و صورتبندیهای تازهای از نسبت اجزاء و نقششان در شکلدادن به کل (خواه زبان هنر مدرن، سبک نگارگری کهن ایران، هنر نوگرای ایران، یا زبان تصویر) ارائه کند. اینهمه، حول نگاه کلان او به هنر بهمنزلهی فعالیتی در پیوند فعال با مناسبات اجتماعی و دگرگونیهای تاریخی صورت پذیرفته است.

فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.