از میان هنرمندان ایرانی مجید فتحی‌زاده از جمله کسانی است که مصرانه «طراحی» کرده و هرگز شعفِ خلاقه‌‌ای را که در اتودهای طراحانه‌اش سرریز می‌شود٬ کـنار نگـذاشته است. در طراحـی‌هـای او نیـرویی توقف‌نـاپذیر وجـود دارد که کـاغذ به کـاغذ، جـهان دیوانـه‌وارِ آثارش را شکل می‌دهد. خطـوط٬ آزاد و سرکش پیچ‌وتاب می‌خورند و لکه‌ها٬ مصمم و مسلط منتشر می‌شوند تا چشم‌های ترسان٬ دهان‌های گشوده٬ پاهای افلیج و‌ قامت‌های خمیده‌ی فیگورها را شکل دهند. اما در نقاشی‌های سابق او٬ به باور من٬ این روایت بی‌انتها از یک جهان فقیر و جنون‌زده‌٬ به یک فریم سنگین و عبوس از «نقاشـیِ کـلاسیک‌گرا» خـلاصه می‌شد. نقاشی‌هـایش برخـلاف طراحـی‌ها٬ بسیـار پیش‌بینی‌پذیر و محدود بودند و مضامین‌ آن‌ها از فرط استفاده و دست‌خوردگی توان برانگیختگی‌ نداشتند. به شخصه می‌توانستم بارها یکی از اسکیس‌های سریعِ فتحی‌زاده را ببینم اما تابلوهای نقاشی‌اش با یکبار دیدن تمام می‌شدند.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.