نقاشیهایی مانند آثار غلامحسین سهرابی در گالری شیرین را معمولاً از دو دیدگاه کاملاً متضاد تفسیر میکنند:
اول، آنها را منظرهسازی پاستورال «دِمُده» با تکنیکی مستعمل و از جنس نقاشیهای عامهپسند می دانند که به دلیل فقدان پیچیدگی و «فقر مفهومی»، میتوان آنها را نادیده گرفت. این نگاه تمایل دارد که سطوح تخت و رنگهای شفاف بیشتری ببیند و از این حجمِ رنگهای خاکستری که در آکادمیها و کلاسهای هنر آموزش داده میشود، و این تاش گذاشتن «استادکارانه» تقریبا بیزار است؛ و خاکستریرنگیها را زمانی میپذیرد که آنقدر تشدید شده باشند که نقاشی را از این حالت «ناتورالیستی» و زیبایی سادهی پاستورال در آورد و مثلاً به نقاشیهای رمانتیک و سمبولیستی نزدیک کند. این نقاشیها برای ذهنیتِ ثقیل و بدبینانهی مدرن که از تئوریهای گوناگون تلنبارشده، زیادی سادهدلانه و فاقد اندیشه است.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.