در روايتِ معراج می‌خـوانيم كه پيامبر در پايـان، به «سدره المنتها» رسيد؛ درختی در ميعادگاه عرش كه تنها دو قوس با خدا فاصله داشت. درختی محيطِ بر هستی، چنان‌كه به گفته‌ی او هر برگـش بر سر قومی سـايه می‌انداخت. در اين افسانه درخت شأن و مقامی يگانه دارد: در منتهای وجود و در رأس هستی آن درخت است كه سايه گسترده. آسمان، زمين، نور و رنگ، همه‌چيز به اتكای اوست.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.