نقاشی‌های منظره بسیاری را می‌توانم نام ببرم که با دیدنشان، به آنها خیره می‌مانم. یکی از آنها این نقاشی «بیابان‌های ونک» از رسام ارژنگی است. تحصیلات هنر و حساسیت‌های نقادانه هم تأثیری روی این عادت‌واره‌ام نداشته. فکر می‌کنم باید دلایل مشترکی میان این میل در من و محبوبیت قاب منظره در ذائقه‌ی اکثر جوامع وجود داشته باشد.

نقاشی‌های منظره‌ از هر دوره‌ی تاریخی که باشند، همیشه بیش از عناصر درون چشم‌انداز که در خیلی از موارد شاید تکرارشونده هم باشند، دارای جرمی مضاعف‌اند.‌ جرمی که به واسطه‌ی مواد، کیفیات رنگی، اندازه‌ها و نسبت‌ها، منجر به تفاوت در سنگینی کوه‌ها، دوریِ جاده‌ها، بلندای افق، درجه خنکی سایه‌ها، میزان کنج‌های گم، فضاهای غریبه، سطوح آشنا، یا کيفيت گذر زمان و کش‌آمدگی آن می‌شوند. شاید بتوان گفت هر منظره به محض تماشا دارای جرمی از نگاه ناظر می‌شود و به همین دلیل است که به شکل جادویی چشمان ناظر را به خود خیره نگه می‌دارد.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.