در بخشی از فیلمِ مستند «جان برجر و هنر نگریستن»، برجر دربارهی نقاشی «سوارکار لهستانی» رامبراند میگوید «در اینجا داریم به موتورسواری میرسیم…اگر من کارخانهی موتورسیکلتسازی داشتم اسم یکی از مدلهایم را سوارکار لهستانی میگذاشتم». نکتهای غافلگیرکننده و نامعمول! احتمالاً هیچکس و یا دستکم بیشتر کسانی که این نقاشی دیدهاند متوجه شباهت بین ژست سوارکار با موتورسوارهای دوران مدرن نشدهاند. درواقع ژست سوارکار لهستانی تفاوت چندانی با ژست مارلون براندو روی موتور در فیلم «وحشی» ندارد. ژست خاص سوارکار همیشه آنجا در مقابل نگاه مخاطبان تاریخ هنر بوده، اما برجر آن را میبیند. این گفتهی او مثل بسیاری از توصیفاتش نمونههای عینی «هنر نگریستن» هستند؛ هنری که به آسانی به دست نمیآید و مستلزم حساسیتی همیشگی است.
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.