کاوه کاظمی از سر تعجب، کم سر و صداترین عکاس خبری ایران است. روحیهی ستیزهجو و منش استقلال طلب او ، حافظ حریم فعالیت اوست. کاظمی به غیر از آنکه در نام و حرفهی خود با کاوه گلستان اشتراک دارد، از وجه تشابه بسیار مهم و ارزندهی دیگری نیز با او برخوردار است و آن این که کاظمی همچون گلستان، به معنای واقعی، عکاسی حرفهای است: یعنی فعال، مستقل و در لاک خود، بیآنکه بخواهد سکاندار باشد.
همهی اینها موجب شد که دیرتر از آنچه باید با او آشنا شویم. امیدواریم در این مجال، تا حدودی این دیرکرد را جبران کرده باشیم.
بخشهایی از گفتوگو با کاوه کاظمی:
«از چه زمانی عکاسی را شروع کردید؟
كاوه كاظمی: سال ۱۳۵۰ به انگلستان رفتم برای این که آرشیتکت بشوم، اما بعد از دو سال متوجه شدم حوصله درس خواندن ندارم. میدانستم دکتر و مهندس نمیخواهم بشوم. ۲۳ ساله بودم. به فکر یک حرفه دیگر افتادم. من (کاوه کاظمی) نمیخواستم یک حرفه معمولی باشد. دنبال شغلهای عجیب بودم مثلاً مدیریت یک فرودگاه یا شغلهای پرهیجان دیگر. ناگهان به این فکر افتادم که چرا عکاسی نخوانم.
کوچکتر که بودم داییام یک دوربین به من هدیه داد. اولین عکسهایم را با آن گرفتم. از همان موقع سعی میکردم عکسهایم معمولی نباشد. یادم است که از عکس ابنیه و معماری خیلی بدم میآمد. علاقهای به عکس توریستی و یادگاری نداشتم. از ۱۴ سالگی اتاق من (کاوه کاظمی) پر بود از عکس مجلههای اشترن، پاری ماچ، عکس چهگوارا، فیدل کاسترو، جنگ بیافرا و ویتنام، ماشین پورشه، ترور کندی و عکس مانکنها. همیشه بدنبال عکسهای متفاوت بودم. لذا دنبال کالجی میگشتم که به ریاضیات و شیمی نپردازد. انگلیس که رفتم دنبال دانشگاهی میگشتم که به مسایل فنی و شیمیایی نپردازد. …»
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.