مارچلو: ” می بینم که شما اثر فوقالعادهای از مراندی دارید.”
ستاینر: ” بله من این اثر را بسیار دوست دارم. به نظر میرسد که این اشیاء در پرتو خاطره شناورند. با این همه با چنان استحکام و احساسات واقعی نقاشی شدهاند که شما میتوانید آنها را لمس کنید. میتوان گفت که این اثر جایی برای تصادف باقی نگذاشته است. آرامش آن بر من سنگینی میکند و مرا میترساند. شاید برای اینکه به آن بد گمانم. به نظرم میرسد که خطری را پنهان میکند. میگویند دنیای آینده عالی خواهد بود اما این چه معنایی دارد؟ تنها حرکت یک دیوانه ممکنست همه چیز را نابود کند.”
از فیلم زندگی شیرین / فدریکو فلینی ۱۹۶۰
عبارت بالا پیشگفتار کتاب “جورجو مراندی: هنر سکوت” است که در این مقاله خلاصهی مفصلی از آن را میخوانید . نویسندهی این کتاب “جنت آبراموویچ” در دههی ۱۹۵۰ پیش از آن که دستیار مراندی شود، در “آکادمی هنرهای زیبای بولونیا” با او کار میکرد و با خانوادهاش دوستی تمام عمر داشت. او از دانشکده هنرهای زیبای بولونیا فارغ التحصیل شد و مدت دو سال در بخش هنرهای زیبای دانشگاه بولونیا، و مدت ۲۰ سال در بخش هنرهای زیبای دانشگاه هاروارد تدریس کرد. خود او نیز نقاش بود.
این کتاب دانشگاهی و کمیاب، با سرشت بتشکنانهی خود روایتی حقیقی و مستند از کار و زندگی مراندی به دست میدهد. مطالعهی چنین کتابی اهمیت کار پژوهشی معاصرین یک هنرمند، شامل همکاران، شاگردان، خانواده، منتقدین و پژوهشگران همزمان او را نشان میدهد. این نوشته همچنین نشان دهندهی دیدگاه ویژه و زنانه مؤلف آن است که میکوشد با ژرفنگری روانشناسانه در احوالات درونی و کنکاش در جزییات وقایع اجتماعی دوران او تصویر رایج مراندی را از افسانه ها و کلیشههای جعلی بزداید و چهره حقیقی او را طراحی و بازسازی کند. چنین دیدگاهی با نزدیکی به نقد فمینستی، روایت تاریخ هنری مراندی را مورد تردید و پرسش قرار میدهد. این که به احتمال زیاد جنت آبرامویچ آمریکایی با ریشهى یهودی خود حساسیت ویژهای دربارهی گرایش سیاسی و چهره خودساختهى مراندی نشان میدهد به این معنا نیست که او شخصیت و جایگاه هنری او را نفی می کند. برعکس، او اسطوره کلیشهای مراندی را ویران میکند تا از درون آن سیمای راستین انسان و هنرمندی را بیافریند که در یکی از بحرانیترین لحظات تاریخی و سیاسی ایتالیا برای تکامل و پیشبرد کارش همچون بندبازی ماهر خود را مجبور به احتیاط و حسابگری میدید. آبراموویچ در عین فاش کردن برخی نکات مربوط به روحیه و رفتار مراندی، بدون کمترین توجیه و تملقگویی، با احترام و انصاف علمی برارزشهای حقیقی کار و شخصیت او تأکید می کند. شیوهای که میتواند سرمشقی برای شکل دادن به تاریخ هنر معاصر ما و شروعی دیرهنگام برای آن باشد. …
پیشنهاد مطالعه: مقالاتی پیرامون «جورجو موراندی»