کاشان از انگشتشمار شهرهایی است که از چند هزار سال پیش تا بهامروز بهطور پیوسته شهر بوده است و اگر آن را یکی از قدیمیترین نشانههای متداوم مدنیت بشر بدانیم، ادعایی به گزاف نگفتهایم. عجیب آنکه علیرغم سختی اقلیمی و بلایای طبیعیِ بیشمار، هر بار خود را ساخته و دوباره زنده شده است. این کاشانِ جدید با این معماری بینظیر، از دل ویرانههای شهری زیبا سر برآورده است که در زلزلهی سال ۱۱۵۷ خورشیدی ویران شد. این خاک و این مردم، نیرویی پیشبرنده داشتند که از پس آن بلا چنین بهشتی ساختند. زلزلهی تجدد اما ویرانگرتر بود؛ بلایی که شاهکارهای تاریخی معماری ایرانی را در شوشتر، بوشهر، تبریز، گیلان، خراسان و… به دست صاحبانشان نابود کرد. اما کاشان از زلزلهی اخیر هم سربلند بیرون آمد. بافت تاریخی کاشان حفظ و احیا شد، و خانهای زیباتر از خانهای دیگر از درون این خاک حاصلخیز سر برآورد.
داستان شاید از اواخر دههی ۶۰ با پیشنهاد مهندس امینیان (مدیر میراث فرهنگی کاشان) و پشتیبانی حسین محلوجی (وزیر صنایع دولت هاشمیرفسنجانی) برای بازسازی باروی سلجوقی شهر شروع شد. مهندسان حائری، عطارها، امینیان، افسری و… در مورد لزوم حفظ و احیای بافت تاریخی کاشان روشنگری کردند. خانههای عامری، طباطبایی، عباسی، حمام سلطان میراحمد و… به پیشنهاد و پشتیبانی حسین محلوجی با بودجهی فرهنگی وزارتخانه بازسازی شد. محلوجی، بعدها بنیاد فرهنگ کاشان را تأسیس کرد (۱۳۸۱) و کاری سترگ و ماندگار در زمینهی تحقیق و جمعآوری دایرۃالمعارف کاشان انجام داد.
خانهی نقلی، یکی از اولین تلاشها برای الگویی بود که بعدها در تمام ایران تحت عنوان بومگردی، بسیاری از بناهای باارزش معماری ایران را حفظ کرد و به صنعت گردشگری معنی دیگری بخشید. کیارش اقتصادی و اکبر رضوانیان، در شکلگیری آن دخیل بودند. کانون اندیشهی جوان سپهری در خانهی احسان با همکاری محمود ساطع و رضوانیان به فعالیتهای فرهنگی مشغول شدند. جشنوارهی بافت تاریخی کاشان، در زمان شهرداری مهندس وکیل آغاز شد. حضور مهدی هوشمندنژاد در بدنهی شهرداری کمک بزرگی به این جنبش بود. همزمان عدهای در صدد بازسازی صنعت شعربافی کاشان برآمدند. جواد سقایی،
علی خطیب شهیدی، آزاده یاسمن، مهندس متقی، مهدی محتشمی و صبا منوچهری از شخصیتهای مؤثر در این حرکت مهم بودند. صبا منوچهری اما تأثیرات چندجانبهای گذاشت؛ خانهی منوچهری را ساخت؛ باسلیقه و حساسیت ویژه و معاصر. تعریف نویی از بازسازی و زندهکردن معماری ایرانی ارائه داد که نامزد جایزهی «آقا خان» شد. او کاشان را به گروه جدیدی در خارج از کاشان معرفی کرد. امروز موزهی کوچک پارچه را در ورودی دومین مجموعهی خود ساخته است که آغازیست برای موزهی بزرگ پارچهی کاشان. پریسا منوچهری با بازسازی منحصربهفرد خانهی سعادت، استانداردی نو در بازسازی خانههای تاریخی ایران پدید آورد که برندهی جوایز معتبر بینالمللی شده است. شهناز نادر، طراح داخلی خانهی منوچهری، با سلیقهای سنجیده، منشأ سبک خاصی از طراحی داخلی مدرن متناسب با معماری ایرانی شد. استاد اکبر حلی، از معماران مهمی بود که ساخت و بازسازی بسیاری از این خانهها ثمرهی کار اوست. مسعود عطارها، با احیای آبانبارهای کاشان؛ هما ضرابی، کانون فرهنگی و کتابخانهی ایرانشناسی؛ امیر سهرابی، موزهی عروسک و اسباببازی،و عباس کارگر و علی مرشدی با رنگرزی گیاهی نقشی مهم در ساخت کاشان جدید به عهده داشتند. در این میان بسیار زنان و مردان باهمتی بودند که در این نوشتهی کوتاه امکان ذکر نامشان نیست؛ خانم شعله بلوچ، حمیدرضا دانشور، ارسلان اسدی، امیر دانشپور و…
از پسِ این تلاشها صدها خانهی قدیمی کاشان حفظ و مرمت شدند. صنایع مرتبط با معماری ایرانی همچون درودگری، گچبری، آجرکاری و… رونق بسیار گرفت و احیا شد. تهرانیها و از آن پس بسیاری از جمله هنرمندان، خانهای در کاشان خریدند و مشغول به بازسازی آن شدند. به همت حسین فرمانی و برادران روشنبخت خانهی استیو، خانهی لوسی و گالری هشتچشمه بهتازگی فعالیت خود را در بناهایی قدیمی اما با طراحی نو آغاز کرده است. عباس اکبری در دانشگاه کاشان فعالیت بسیار کرد و خانهی سفال کاشان را تأسیس نمود. باشد که هنر سفال، سرامیک و کاشی کاشان نیز دوباره زنده شود. در نزدیکی کاشان و در نطنز، برادران توسلیان کارگاهی برای ساخت و پخت سفالهای زرینفام ساختهاند و… هر روز خبری خوش از احیای کاشان میشنویم. تیمچه و کاروانسرایی مرمت، خانهای آباد، فضایی فرهنگی تأسیس یا صنعتی از صنایع ایرانی در کاشان زنده میشود.
امروز اگر از همهی ایران ناامید شدید، کافیست به کاشان نگاه کنید؛ امیدوار خواهید شد. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.