این سخنرانی تکملهای است بر مقالهی «تاریخ هنر و فرهنگ ایران (۱۰)» آریاسپ دادبه که در شمارهی ۸۰ فصلنامهی حرفه: هنرمند منتشر شده است. این درسگفتار دیباچهای است بر هنر و فرهنگ ایران است. آریاسپ دادبه در «درسگفتارهای تاریخ هنر ایران» در پی برای فراهم آوردن مقدمات تاریخنگاری فرهنگ و هنر ایران است. از منظری که به اعتقاد دادبه در نگارش هنر ایران مغفول افتاده است. این سلسلهگفتارها با اشاراتی به نقد تاریخ نگاریهایی که تاکنون دربارهی هنر ایران عرضه شده است آغاز میشود. در خلال گفتارهای بعدی مولف تلاش دارد از مجرای آگاهی امروزین نقطهی دیدی به خوانندگان عرضه کند که از طریق آن مواجهه با جنبههای متکثر این فرهنگ از جمله منظومهی ایرانشهری برای ما به نحوی قابل توضیح، مرتبط با هم، و معنادار شود.
بخش دوم درسگفتار دهم: سفر روح
در بخش دوم به موضوع سفر روح در ارتباط با تاریخ هنر ایران پرداخته میشود. این بخش در درسگفتار دهم اینگونه آغاز میشود:
در درسگفتارهای گذشته، بسته به موضوع، به مظاهر اقسام آگاهی که در هر کانون فرهنگی شکل گرفت اشاره کردیم، حال به وجه دیگری توجه میکنیم، و آن تعریف هر فرهنگ از سیر تعالی روح، یا راه کمال و رستگاری آدمیست. مانند باقی مظاهر فرهنگی، درک از «سیر کمال» نیز در هر کجا براساس نسبتی که میان انسان، هستی، و زمان به شناخت درآمده شکل متفاوتی به خود گرفته است. دریافت هر فرهنگ از امکان بالیدن روح آدمی، از آن جهت که هستهی مولد معنابخشی به زندگیست، و راه و روش زیست، اخلاق، آداب، هنر را از خود متأثر میکند اهمیت مییابد، و بهویژه باید به نسبتی که میان این معنا با ایدهی «تأسیس»، و مشروعیت نظام قدرت برقرار است توجه کنیم.
قالب داستانی «سفر قهرمان»، از کهنترین الگوهای داستانی مشترک میان فرهنگهاست. این داستانها ظرفیت آن را دارند که علاوه بر انتقال تجربهی دشواریهای مهاجرت و سفر، حامل تمثیلی از دریافتهای روحی و مکاشفات درونی آدمی شوند که او را از یک جایگاه به جایگاهی دیگر سوق میدهد. با وجود یک قالب کلی مشترک، تنوعی در این داستانها وجود دارد که به ظرافت گویای صور آگاهیست که هر فرهنگ را از دیگران متمایز میسازد. به جز این، در مناسک عملی نیز بررسی آئینهای تشرّف، یا اقسام مرامهای سلوک معنوی، نیز میتواند ما را به درکی از گونهگونی دریافت سرشتهای فرهنگی از این موضوع نزدیک سازد.
در این مورد برای روشنتر شدن موضوع به مقایسهی جزئیاتی از داستانهای سفر قهرمان در فرهنگ ایرانی با فرهنگهای دیگر خواهیم پرداخت. سپس یک نمونهی بسیار کهن از داستانهایی را که با این الگو در دل فرهنگ ایرانی شکل گرفت، مورد توجه قرار میدهیم؛ سرود مروارید نمونهای ارزشمند است که در دل آن کثیری از معناها در قالب یک تمثیل واحد سامان یافته است. شواهد نشانگر شکلگیری یک دستگاه فکری تازه است که در شیوهای نو خویشکاری آسمان را به زمین منتقل میکند. این آگاهی نو که در فرم یک روایت تمثیلی درآمده است بهسرعت و سهولت منتشر میگردد. سامان یافتن شقوق گونهگون حیات اجتماعی حول این روایت بستری برای تأسیس قدرت فراهم میآورد، که نظام باوری پشتوانهی آن است؛ پیدا کردن نمودهای این آگاهی در جلوههای دیگر هنر و فرهنگ، نشانگر قدرت نفوذ و بسط و اشاعهی ایدهی بنیادینیست که در دل این روایت بهطور فشرده عرضه شده است. ….
تماشای ویدئوی این درسگفتار در یوتیوب: تاریخ هنر و فرهنگ ایران (۱۰) / قسمت دوم
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.