این سخنرانی تکملهای است بر مقالهی «تاریخ هنر و فرهنگ ایران (۱۰)» که در شمارهی ۸۰ فصلنامهی حرفه: هنرمند منتشر شده است. این درسگفتار دیباچهای است بر هنر و فرهنگ ایران است. آریاسپ دادبه در «درسگفتارهای تاریخ هنر ایران» در پی برای فراهم آوردن مقدمات تاریخنگاری فرهنگ و هنر ایران است. از منظری که به اعتقاد دادبه در نگارش هنر ایران مغفول افتاده است. این سلسلهگفتارها با اشاراتی به نقد تاریخ نگاریهایی که تاکنون دربارهی هنر ایران عرضه شده است آغاز میشود. در خلال گفتارهای بعدی مولف تلاش دارد از مجرای آگاهی امروزین نقطهی دیدی به خوانندگان عرضه کند که از طریق آن مواجهه با جنبههای متکثر این فرهنگ از جمله منظومهی ایرانشهری برای ما به نحوی قابل توضیح، مرتبط با هم، و معنادار شود.
در بخش اول، روند مطالعات مربوط به تاریخ هنر از قرن هجدهم تا به امروز بررسی شده است و فهرستی از نظریهها و شیوههای رجوع به تاریخ هنر ایران و جهان ارائه میشود. از وینکلمان به عنوان آغازگر تاریخ هنرنویسی به شیوهی جدید تا تیتوس بورکهارت، اروین پانوفسکی، سنتگراها، نظریات اسطورهشناسی، دائرهالمعارفنویسی و غیره، بهاختصار، طرحِ بحث شده است و در نهایت تلاش میشود مهمترین شاخصه و مبنای این شکل از نگارش تاریخ هنر ایران توضیح داده شود.
در بخشی از مقاله میخوانید:
بنای تخت جمشید کاخ، در معنای مصطلح آن برای نامیدن اقامتگاههای سلطنتی، نیست. امروزه با پژوهشهای جدید این نظریهی متداول اعتبار خود را از دست داده است. حتی باستانشناسانی که چندان با یافتههای جدید در زمان خود آشنا نبودهاند، از جمله کرفتنر، رومن گیرشمن، و لویی واندنبرگ نیز به کاربری متفاوت این مجموعهبناها اشاره کردهاند. گیرشمن مینویسد که در پلان و کاربرد فضاهای این بنا کاربری نظامی تعریف نشده است، و از نظر حفاظت کاملاً بیدفاع است.
تماشای ویدئوی این درسگفتار در یوتیوب: تاریخ هنر و فرهنگ ایران (۱۰) / قسمت اول
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.