
گفتار چهارم: زایش نوین
بخشی از متن:
در درسگفتار پیشین به اختصار اشاره شد که چگونه اقلیم از جهت نوعِ همراهی با آدمی در به دست آوردن غذا، و دسترسی به منابع آب شیرین، همینطور فراهم کردن تجربهی فصول مختلف، و حتی یکدست بودن، یا بهعکس، تنوع درونیِ طبیعت خود ممکن است زمینهساز پیدایش فرهنگهای متفاوتی باشد. همچنین اشاره شد که امکان مراودهی آسان یا دشوار با اقوام و گروههای دیگر، و در معرض اختلاط بودن و به اشتراک گذاشتن یافتهها، و همینطور تجربه کردن اختلافات و تفاوتها، یا بهعکس، محصور بودن و جداافتادگی از دیگران میتواند بر سرشت ساکنان سرزمینها تأثیرگذار باشد. این موضوعِ آخر به خصوص حائز اهمیت است. وقتی بدانیم که سرنوشت هر تمدنِ انسانی تا حد زیادی در گرو تبادل یافته ها و داد و ستد ابداعات و اندیشهها بودهاست.
در بعضی زیستبومها از خوشبختی ساکنان است که فرصت توزیع تجربیات فراهم بوده، که خود به انباشت بیشتر دانش و فرهنگ و پیشرفت فناوری منجر شده است. اما نمونههای عکس آن هم کم نیستند. در مثال اغراق شدهای که گویی دستِ روزگار بیرحمانه محیطی آزمایشگاهی فراهم کرده، میبینیم که جداافتادگیِ کامل در قارهی استرالیا گروه کوچکی از انسانهایی که بیشک از جهت هوش و استعداد در موقعیت مشابهی با نیاکانِ ساکنانِ باقی قارهها بودهاند، را تا قرن هفدهم و مواجهه با مهاجمان اروپایی از جهت فرهنگ و فنون در دوران سنگ باقی نگه داشت. بدون هیچ ابزارِ فلزی؛ بدون امکان پرورش حیوانات یا اهلی کردن گیاهان و کشت و زرع و تولید خوراک.