انگار دههها برای هنرما در سال هفتم تحویل میشود؛ ۱۳۲۷ بازگشت اولین فارغ التحصیلان از فرنگ است و ۱۳۳۷ اولین بینال نقاشی با توفق متجددین؛ ۱۳۴۷ اولین نمایش نقاشی ایرانی در خارج از کشور تحت عنوان «هنر معاصر ایران» و کنار کشیدن تلویحی وزارت فرهنگ و هنر از تولیت هنرهای تجسمی و سپردنش به دفتر مخصوص.
(سال ۱۳۴۵ آخرین بینال قبل از انقلاب برگزار شد) ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی؛ انقلاب در همه چیز. ۱۳۶۷ پایان جنگ و آغاز دوران بازسازی؛ بازگشایی گالریها و رونق هنر متجدد.۱۳۷۷ تغییرات مدیریتی در حوزه هنر با روی کار آمدن دولت اصلاح طلب…
پیش از این در دو شماره به بررسی نقاشی در مقطع ۵۷ تا ۷۷ پرداخته بودیم. اما تحلیل نقاشی آن سالها بدون درک فضای فرهنگی دوران میسر نیست. درک مقطع قابل تاملی از تاریخ معاصر ما که گویی دوران گذار بود؛ از انقلاب به اصلاح. از غرب ستیزی به غرب شناسی. دوران گذر از مطلق نگری به نسبی باوری. از سیاه و سفید به خاکستری.
از التزام و تعهد هنر به جامعه به آزادی و خودبسندگی هنر. دوران گذاراز شعار به فرمالیسم. از چپ به راست. از ایدئولوژی به پست مدرنیسم. از بی خبری به عصر ارتباطات. از نامه به ایمیل. از ایثار به اقتصاد. از میل به تغییر تاریخ به شناخت آن. از اعتماد به نفس به تواضع. دوران گذر از گفتمان بازگشت به اصل به گفتمان شناخت اصل یا حتی تردید در اصل. دوران گذر از آری این چنین بود برادر به تردید. از شریعتی به بابک احمدی. دوران گذر از جنگ به صلح. از نوار کاست به DVD. دورانی که iranian contemporary art از خاکستر آن برخواست.
این داستان را پی میگیریم…
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.