صدام حسین در تونل زیرزمینی ساخته ابرقدرتها روزگار میگذراند. نیمی از بغداد، تخریب شده است. ورای این اتفاقات، این جنگ قطعا هیچ تغییری را در نقشه ایجاد نکرده، یا هیچگونه تمایلی در انسانها به پرداختن به خشونت در نشستهایشان ایجاد نکرده است. مقاله با اشاره به جنگ در منطقه خلیجفارس شروع میشود. جنگی بین کویت، عراق و سوختن نفت و از بین رفتن آدمها، روایتی تراژیک از جنگهایی که بر سر نفت همچنان در جریان است. گروه آتشنشانان وارد عمل شدهاند. روایت از زندگی یکی از معروفترین آتشنشانهای جهان، رد ادر متولد تگزاس است.
او به عنوان یک قهرمان در نبرد با آتش شناخته شده است. تراژدی شوخیناپذیر زنده ماندن آتشنشانها/ در مجموعه عکسها توصیف میشود. با عکسی روبرو میشویم که انگار لبخندی بر لب آتشنشان است، اما نیست. شاید نشانی از فرسودگی است. این شمایل یک کارگر ناشناس قهرمان است. سباستیائو سالگادو، عکاسی است که از او به عنوان متخصص شمایلسازی یاد میشود.
او یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین هنرمندان عکاس در زمانه ماست. عکسهای او همیشه سیاه و سفید هستند. سباستیائو سالگادو احساسات را دنبال میکند. هر سوژه و هر فردی در آثارش به یک شمایل تبدیل میشود. او خود را عکاس مستند میداند. درباره او میگویند رنج را زیباییشناسی میکند. او متفاوت است، گزارشگر صحنه نیست. در این مقاله با مجموعه عکسهای سالگادو، شیوه نورپردازی و افزودههای رواییاش به عکاسی مستند آشنا میشویم. شمایلهای سالگادو برای همیشه در حافظه تصویری جهان ثبت میشود.
بخشی از متن:
این درام هم مثل هر نمایش استادانهای از سه پرده تشکیل شدهاست و ما در آغاز پردهی سوم آن هستیم. آوریل سال ۱۹۹۱ است و هیچکس نمیداند پایان این پرده چیست…