مشکل میتوان معلم نقاشیای را سراغ کرد که نقاش نباشد. مشکل میتوان انتظار داشت معلمی غیر از تجربیات شخصی خودش چیز بیشتری و دیگری بیاموزد به همین دلیل خواه ناخواه شاگردان در دوران آموزش آکادمیک خود دچار نوعی منریسم یا اطوارگرایی میشوند قلقها و موضوعات استاد خود را تکرار میکنند هر نقاش حرفهای یک تعریف از نقاشی دارد و یک اسلوب و سلیقه شخصی معدود معلم نقاشی را میشناسیم که بتواند این دو وجه را از هم جدا کند تا بتواند بجای سبک و سلیقه شخصی، تعریف خود را آموزش دهند بابک اطمینانی یکی از آنهاست مهمترین خصوصیت اطمینانی ذهن منسجم و تعقل سامان یافتهای است که میتواند موضوعات را دستهبندی و منظم کند این ذهن منظم او را به معلمی موفق تبدیل کرده که توانسته مفاهیم تعریفش را از نقاشی مجزا و مشخص آموزش دهد.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.