
معرفی مقاله:
کودکان عکسهای لورتا لوکس بهرغم زیباییِ مجذوبکنندهی خود، چیز دیگری جز آنچه که هستند نمیتوانند باشند. آنها فرازمینی یا دستنیافتنی نیستند. اگر میخواهیم دریابیم که چرا عکسهای لورتا لوکس تا به این حد گیجمان میکنند، باید دلایل واقعی آن را در درون خودمان جستوجو کنیم. فرانسیس پرُز در این مقاله به تحلیل عکسهای لورتا لوکس پرداخته است که مهمترین ویژگی آن حضور کودکان و ژستهای متفاوتشان است و البته تأثیری که در مخاطب میگذارد. به اعتقاد او کودکانِ این عکسها نیز اسراری برای بزرگترها دارند که برایشان بسیار مهمتر و پرمعناتر از دنیای واقعیِ احاطهکننده شان است. حتی وقتی که آنها از درون عکسها به ما زل میزنند چیزی را بروز نمیدهند. او سپس به مقایسهی آثار لوکس با آثار هنرمندانی چون بالتوس و یا نجیبزادگان کوچک ولاسکز پرداخته و سعی داشته نگاهی گستردهتر به نگاه لوکس به عکاسی داشته باشد.
بخشی از متن:
این کودکان، وارثان خردسال اشرافزادگانی هستند که روزگاری به دست بزرگان اسپانیایی تصویر میشدند. آنها اخلاف نوجوانان نقاشیهای برونزینو و پینتوریکیو هستند. این کودکان نیز لباسهای به دقت گزینشدهای بر تن دارند که تحسینبرانگیزند. غیرواقعی بودن و سادگی پسزمینهها توجه ما را به سوی تمامی جزئیات لباس و آرایش چهرهشان هدایت میکند. این را نمیتوان نادیده گرفت که برای مثال در عکس «باغ رز»، رنگهای صورتی و سبز گیاهانِ دورتادور تصویر، به شکلی تقریباً مشابه در لباس دخترک نیز دیده میشوند. شاخههای تازه، بر حاشیهی سبز بلوز صورتیرنگ او میرویند. با خطوط اریب آبیرنگ لباس در «پائولین»، امواج ملایم دریایی را بازمینمایانند که مدل درست در مقابل آن قرار گرفته است. همان گونه که در عکس «پیراهن آبی»، آبی وصفناپذیر واحدهای مسکونی پسزمینه، بار دیگر در آن لباس آبی پدیدار میشود. در «بهار»، موطلایی کوچک در پالتوی سبز زمردی خود و با آرایش سفید در حال سیر بر فراز بوتهای است که آن نیز در سبزی کم از زمرد ندارد.
دختری آرامگرفته در «سرگردان»، تابلویی از بالتوس و همچنین «راه یک زائر» را برایمان تداعی میکند. او با لباسی چون لولیتا در اولین روز در یک مدرسهی جدید، سرش را روی یک کولهپشتی گذاشته است. کولهپشتیای به غایت شیک، طوری که میپنداریم، او برایش تبلیغ میکند. البته برخلاف عکاسی مد، در اینجا مدل کودکانه در حاشیه نیست. بلکه توجه ما خیلی بیشتر به خود کودک معطوف میشود و نه به لباسی که بر تن دارد.
گاهی اوقات این کودکان در لباسهایشان ناراحت بهنظر میرسند. درست مانند نجیبزادگان اسپانیایی کوچک در رداهای سخت و زرهمانند خود در روز گار نقاشیهای ولاسکوئز. چقدر برای پسرک در ترول ۱ تا ۳، دشوار بوده تا آن گردنبند پارچهای زمخت و شلخته را به دور گردن خود ببندد! تعجبی ندارد که او تا این حد افسرده بهنظر میرسد. و چقدر باید دخترک «اتاقهای مخفی ۱ و ۲» صبوری کرده و مدتی طولانی بیحرکت مانده باشد تا دستههای مو به درستی در راست و چپ سر او قرار گیرند. احتمالاً کودکان ولاسکز نیز باید چنین شکیباییای به خرج داده باشند تا در نهایت موهایشان به شکل انبوه، حلقهحلقه شده و فاخر مورد پذیرش قرار گیرد.
با مشاهدهی عکسهای لورتا لوکس احساس میکنیم مقصود هم همین است، که کمپوزیسیون و سوژه، حداقل به صورت نظری بسیار ساده تصویر شدهاند. نسخههای ایلفوکروم که به صورت دیجیتالی ویرایش شدهاند، ثابت میکنند که چه آثار شگفتآوری میتوانند امروزه توسط چشمی ورزیده و کامپیوتر خلق شوند. قطع عکسها به طول یک صفحهی ۳۰ الی ۵۰ سانتیمتری، جمعوجور و صمیمانه بهنظر میرسند. این قطع به هیچروی مرعوبکننده نیست. با وجود این، بیننده را وامیدارد، تا همچون پرترههای هانس مملینگ، به عکس نزدیک شود. لوکس مدلهایش ـ قاعدتاً فرزندان دوستانش ـ را معمولاً در برابر یک دیوار عریان قرار میدهد و پسزمینهها را بعداً به صورت دیجیتالی اضافه میکند.