در سالهای پس از جنگ جهانی دوّم و با توسعهی روزنامهنگاریِ آزاد، عکاسی مطبوعاتی توسعهی شایانی یافت و تصاویر عکاسی در مقیاس وسیعتر و موضوعات متنوّعتری منتشر شد. امّا با تمام اینها نشانهای از نمایش عکس به عنوان اثر هنری در این صد سال مشاهده نمیشود. تنها در اوایل دههی سی است که نسل جدیدی از عکاسان با برپایی نمایشگاههای گروهی عکاسی پدید میآیند؛ عکاسانی که سعی میکردند عکسهایشان تنها بر پایهی الگوهای مطبوعاتی و عکاسخانهای استوار نباشد. بُروز چنین نمایشگاههایی را نمیتوان صرفاً رویدادهایی از سر اتّفاق قلمداد کرد. موج تجدّدگرایی در دهههای پیشین که اینک با ظهور و رشد سریع کلانشهر تهران همسو شده بود، عکاسان با ذوق و آماتوری را پدید آورد که عکسهایشان را به مثابهی آثاری هنری در نمایشگاهها و مجلات به نمایش میگذاشتند.
در طول دههی سی گرچه با تعدادی نمایشگاه گروهی عکس و انتشار عکسها در برخی مجلات روبرو هستیم، اما نشانی از نمایشگاههای انفرادیِ عکس دیده نمیشود. احمد عالی که به واسطهی پیشینهی کاری خود در نقاشی، با حلقهی فکری و هنری نقاشان جوان آن زمان در ارتباط بود، با برپایی نمایشگاهی از عکسهایش در تاریخ آذرماه ۱۳۴۲ در تالار فرهنگ اوّلین نمایشگاه انفرادی را در ایران برگزار کرد. بهزودی و تنها یک سال پس از این نمایشگاه، گروهی از جوانان نقاش اقدام به برپایی تالار ایران (قندریز) کردند، تالاری که نقطهی عطفی در برپایی نمایشگاههای عکس بود. روندی که در برگزاری نمایشگاه عکاسی در طول دههی ۴۰ آغاز شده بود، در دههی ۵۰ نیز ادامه و توسعه یافت و تعداد نمایشگاههای انفرادی و گروهی عکس افزایش پیدا کرد و افراد جدیدی به این حوزه وارد شدند.
از این دهه به بعد عکاسی معاصر ایران وارد مرحلهای جدید میشود زیرا میتوان نگاه ویژه به عکاسی را در کار عکاسان ایرانی دید. با شروع جنگ عکاسانی چون کاوه گلستان، یحیی دهقانپور و دیگران عکاسی جنگ، خبری و مستند را با عکسهای دقیق و نگاه ریزبینانهشان به ژانری مستقل تبدیل کردند. به همین دلیل هر سه گونه (جنگ، خبری و مستند) را در شمارههای گوناگون حرفه: هنرمند بررسی کردهایم. خوشبختانه در دهههای مختلف ـ از دههی ۶۰ به بعد ـ شاهد ژانرهای دیگر عکاسی نیز هستیم، همچون عکاسی هنری، خانوادگی و… هستیم که البته با توجه به تاریخ عکاسی ایران تمام تلاشمان را کردهایم تا در پروندههای گوناگون به این دستهبندیها نیز توجه لازم را داشته باشیم.
عکاسی معاصر ایران موضوعی بسیار گسترده و تاریخی بسیار طولانی دارد که با پرداختن به جزئیات و مهمتر از آن با بررسی عکاسان معاصر ایران میتوان به درکی درست از آن رسید. به همین منظور در طی بررسی هر ژانر، به تفصیل نگاهی به آثار هنرمندانی چون مهران مهاجر، احمد عالی، نیوشا توکلیان، غزاله هدایت، کاوه کاظمی و… داشتهایم و در مقالاتی به شرح و نقد آثار و مصاحبه با عکاسان معاصر ایران پرداختهایم.
فرم و لیست دیدگاه
۱۳ دیدگاه
عکاسی ایران تو دهه هفتاد به خاطر انقلاب و جنگی که پشت سر گذاشته بود باعث شد خیلی به سمت بیانگری نره چون تمرکزش بیشتر روی بازنمایی مشکلات اجتماعی بود.الان عکاسی معاصر ایران خیلی بیشتر از قبل به بیانگری توجه میکنه.
در عکاسی اول باید یکی از فرضیات اساسی که باعث پریشانی میشه رو از ذهنمون دور کنیم.اینطور نیست که عکاسی مثل سایر هنر ها در تاریخ هنر در امتداد یک مسیر با مشکلات زیاد رشد و پیشرفت کرده باشه:بیشتر شبیه یه انفجار بزرگ بوده که ترکش های حاصل از اون انفجار در اندازه و شکل های مختلف، تو جهتای مختلف پخش شدن.شاید به خاطر همینه عکاسی معاصر ایران اینقدر در موضوعات مختلفی فعالیت داره.
عکاس با انتخاب سوژه ها،علایق و شخصیت خود را نشان میدهد. اما در سطوح بالاتر،این موضوع عمیق تر میشود؛هرچه عکاس سعی کند تا تاکید بیشتری بر روی سوژه ها داشته باشد به طور متضاد،بیشتر در مورد نگرش شخصی خود به زندگی خواهد گفت. این را در عکس های هنرمند معاصر، غزاله هدایت به خوبی متوجه شدم.
این دورانی که الان توش قرار داریم احتمالا دوران حکومت عکاسی بر هنر معاصر ایران باشه. این مدت نمایشگاه های عکس بسیاری در سطح کشور رو شاهد بودیم که بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته و ازش استقبال شده. امیدوارم این مسیر حالا حالاها ادامه داشته باشه و شکل مشخص تری به خودش بگیره.
به نظرم برای تحلیل و فهم عکاسی معاصر ایران نیاز به شکل دادن یک بنیاد نظری داریم که از تاریخنگاری صرف دور باشه.خوشحالم که چنین چیزی در دهی اخیر بیشتر پررنگ شده.