فضاهای فرهنگی، عرصهی بروز و همرسانی اهل فرهنگ و هنر است. آنجاست که ما همدیگر را میبینیم، در مورد مسائل و افکار و عقایدمان به بحث مینشینیم و در واقع میدان نبرد و کارزار اهل فرهنگ نیز همانجاست. سالها، به دلایل و روشهای مختلف، تلاش شده این عرصهها تنگ و این فضاها تعطیل شوند؛ حجتی هم واضحتر از این نیست که وزیر ارشاد اسلامی در بولتن برای گرفتن رأی اعتمادِ (!) نمایندگان مجلس، گالریها را پاتوق عناصر ضدانقلاب دانست. تا دو ماه پیش، آنها بودند که کتابها را توقیف، نشریات را لغو امتیاز، کنسرتها را لغو، گالریها را پلمب و آموزشگاهها را تعطیل میکردند.
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۱۱ دیدگاه
فرمودند بیایید گفتگو کنیم.بسیارخب:در جواب استدلالاتشان:۱,۲:نه جناب ،فضای گالری بسیار متفاوت است از کتابفروشی و بازار و...نه،ما متوهم و خودبرتر بین نیستیم.هر کسی که یکبار گالری رفته باشد و با فضا و ساز و کار آن آشنا باشد میداند که ماهیت نمایشگاه کاسبی و کسب درآمد نیست.هرچند ممکن است کاری هم خرید و فروش شود،اما این نسبت به رسالت فرهنگی گالری در حاشیه قرار دارد و در کل این قیاس درست نیست ۳.درواقع گالریها اعتصاب نکرده اند،بلکه این هنرمندان هستند که گالریها را تحت فشار گذاشته اند و این هم قابل مقایسه با شب شعر و ادبیات نیست و اتفاقا من فکر میکنم این اعتصاب لازم و موثر است تا تلنگری به گالری دار بزند و یادآوری کند که رسالت گالری باید حمایت از هنرمند باشد نه بهره کشی از انها ۴.کسی به گالری یا هنرمند چیزی تحمیل نکرده،دقیقا کاری که کرده اند اعتراض است.کسی که هنر را شناخته باشد بدون شک میداند که محل ارائه ی هنر،چه تجسمی و چه پرفورمنس و....امروز گالری نیست و اتفاقا الان فرصتی خوبیست که هنر را به مردم و مردم را به هنر نزدیکتر و آشناتر کنیم پاسخی برای پاراگرافهای آخر ندارم چرا که آنها را ساخته ی ذهنی سالم و بی منظور نمیدانم به امید ازادی
با کمال احترام و ابراز تاسف و ناراحتی برای اوضاع پیش آمده این روزها برای مردم سرزمینم ، این بحث کاملا قابل تامل است اما چیزی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که روند کار کردن گالری ها به خصوص گالری هایی در سطح شهر که توان کمک به دیده شدن کار های هنرمندان رو در سطح کلان تری حتی خارج از ایران و روابط بین المللی دارند دقیقا در سطح بزرگ تر شبیه به روندی نظام کنونی است ، و آن هم خلاصه میشود در یک جمله: ندادن آزادی بیان تصویری به هنرمندان ، کما اینکه ما این آزادی بیان رو در سطح وسیع و معیشتی خودمون هم نداشتیم.گالری ها وقتی قرار باشد فضای فرهنگ و هنر باشد چرا تبدیل شوند به فضایی برای سیاست ها و روابطی که تنها بین آدم های محدودی دست به دست شود؟مگر مفهوم فرهنگ و هنر تضادی با آزادی بیان دارد که اتفاقا گالری هایی که این آزادی رو سلب کردم مدعی فرهنگ و هنر شدند؟ به نگاه من اگر گالری ها باید روند خودشون رو دوباره آغاز کنند باید روندی متفاوت با زمان قبل از اعتصابات به خود بگییرند، داشتن نیرو های متخصص برای داوری و تشخیص استاندارد های اولیه ، تمرکز بر گالری های طراحی محور و از همه مهم تر وجود کیفیت فروش و نمایش آثار در سطح بین الملل نه فقط برای تعداد محدود بلکه برای همه هنرمندان .آزادی بیان.
بازگشایی و از سر گیری مسیر گذشته دقیقا همون اتفاقیه که نباید بیوفته ، درخواست حذف ممیزی با امضای تمام هنرمندان حذف شده و نشده می تونه قدم اولیه و شروع مسیر جدید باشه .
در بخش پایانی این متن نظرات خوبی مطرح شده که باهاشون موافقم، اما یک مشکل هست، اونم این که این پیشنهاد نوعی معامله با نظام کنونی کشور محسوب میشه، درواقع نوعی اطلاحطلبی انقلاب امروز ایران کلیت نظام رو هدف قرار داده، ادامه فعالیت با حذف چندتا ممیزی چیزیه که دیگه کسی نمیخواد به همین دلیل بهنظرم کمی صبر پیشه کردن بهترین گزینه هست بااینحال نمیتونم بگم مخالف ادامه فعالیت هستم، در مورد اُ بیشتر از هرچیز با اعلام عمومی و دعوت رسمی به افتتاحیه در اوج روزهای انقلابی مشکل داشتم
جناب افسریان کسانی که مانند جمهوری اسلامی تربیت شدهاند شما هستید که از هیچ فرصتی برای بیزنس کردن و همکاری با نهاد های قدرت دریغ نمیکنید. چرا دست از مغلطه نمیکشید و تحلیلهای یک طرفه میکنید و از طرف معترضان صحبت میکنید؟ دقیقا این رویه جمهوری اسلامی است مونولوگ! درست مانند آنچه شما هستید و هر روز اعتبارتان را بیشتر از دست میدهید. معترضان را عدهای جوان سر خورده که در انتظار اجازه برای ورود به فضاهای شما را دارند میخوانید. از کدام صحبت به این نتیجه رسیدید که اصلا تمایلی برای ورود به آنجا را دارند و اصلا به قول شما خشمشان ناشی از این است؟ ملاقاتهای درون دفتر نشریه؟ اصلا خشم چه اشکالی دارد و آن اتفاقی که جلوی گالری رخ داده مگر چیزی جز هنر است که توسط گالری سانسور شد؟ خجالت نکشید و بیایید مانند هم فکرهایتان اینترنت را هم عامل اعتراض بدانید و بگویید در تربیت جوانان غفلت کردید. ایشالا با قطع شدن اینترنت دوباره همه خفه میشوند و شما به مرادتان میرسید. در ضمن اگر گالری برای آنها عنصر ضد انقلاب بود مانند سالنهای موسیقی بسته میشد، نه اینکه هر دولت به گالری های بزرگ و گران قیمت افتتاح شده در زمان خودش بنازد، اصلا مگر چه پروسهای به جز خرید فروش در آنجا شکل میگیرد؟ اصلا بگویید چرا اعتراض حتی رادیکال به گالری های را مانند توهین به مقدسات میدانید؟ این چرا ها را به خودتان جواب دهید و دوباره منولوگ کنید یا با همفکرانتان به تولید محتوا دست بزنید.
با احترام، پنج ستارهای که دادم بهتون رو دستم خورد. استدلالهای what aboutism شما نصف ستاره میگیره.
به نظرمن استدلال ارائه شده در مقاله کاملا منطقی است.
مخالف بازگشایی هستم
با احترام من کاملا موافقم که این وسط گالریها مظلوم واقع شدند. همه جا باز هست و روند کار و زندگی ادامه داره چرا گالریها باید تعطیل باشند مگه رقص و شادی در انجا صورت میگیره؟ زیباتر خواهد شد نمایش هتر اعتراضی که اکنون بی نام و نشان در شبکه های ماهواره ای میبینیم در گالریها شاهد نمایش آثار بی بدلیل باشیم. سپاس
تمام دلایلی که برشمردید درست،آیا به نظر شما واقعا گالری ها همچنان برای ارائه آثار تمام قشار فعالیت خواهند کرد؟!تجربه نشان داده است خیر!!!!اکثرا در جهت ارائه هنر بازاری و گیشه ای!!!! این که عرصه ی گالری در این سالها بازنمایی هنر واقعی هنرمندان بوده باشد به طور کلی قابل بازنگری است!