از اهمیت سارکوفسکی و تأثیر بی‌بدلیش بر تثبیت جایگاه عکاسی به‌عنوان یک مدیوم هنری مستقل، بسیار سخن گفته‌اند. بعد از بازنشستگی او در مقام کیوریتور ارشد بخش عکاسی موما تقریباً می‌توان گفت که جایگاه نمادین موما در تعیین خط سیر هنر عکاسی اگرچه به‌تمامی از دست نرفت اما به‌شدت تضعیف شد و همین دال بر اهمیت دوران تصدی سارکوفسکی است. در جهان هنر معاصر امروز، به‌خصوص پس از تحولات هنر در دوران پست‌مدرن، اگرچه آن نوع رسانه‌ ویژگی مدرنیستی که سارکوفسکی در مقام کیوریتور بر آن پافشاری می‌کرد به‌نظر کهنه و منسوخ می‌رسد، اما ردگیری تأثيرات او در عکاسی امروز هنوز هم امکان‌پذیر است. برای همین بعد از گذشت چندین دهه باز هم به‌سختی می‌توان در بزرگی و اثرگذاری او شک کرد. با این حال وقتی قرار شد به‌پیشنهاد حرفه‌: هنرمند متنی درباره‌ی اهمیت میراث سارکوفسکی بنویسم، ترجیح دادم که یکی از نوشته‌های به‌شدت تند و تیز انتقادی در مورد او را ترجمه کنم. متنی که در همان دوران تصدی سارکوفسکی، ای دی کولمن یکی از منتقدان شناخته‌شده‌ی عکاسی، در قالب نامه‌ای خطاب به موما منتشر کرد و با زبانی تند و تیز دیکتاتوری کیوریتوری سارکوفسکی و روابط حاکم بر نهاد موما را به‌باد انتقاد گرفت. نوع مواجه‌ی انتقادی کولمن (هرچند با آن به‌تمامی هم‌نظر نباشم) جالب توجه است؛ صریح و بدون لکنت و با این حال با ارائه‌ی راهکار و پیشنهاد. امری که به نظر می‌رسد از پس تحولات اجتماعی-سیاسی اخیر که هجمه‌ای همه‌جانبه علیه نهادها و محافظه‌کاری و تمامیت‌خواهی مستتر در آن‌ها از سوی نسل جوان ما صورت گرفته و خواهان برچیده‌شدن تمام سازوکارهای کهنه در همه زمینه‌ها، خصوصاً در عرصه‌ی هنر، است موضوعیت بیشتری داشته باشد تا گرامیداشت میراث سارکوفسکی که پیشتر و بارها در مورد آن سخن رفته است./ یادداشت مترجم

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.