جیمز نچوی (James Nachtwey)، این عکاس جنگ، کرچه کمتجربه نبود، در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، با مردگانی که زیر آوار بودند، فاجعه را حس نمیکرد. این تجربه در خاک خودش، برایش بدیع بود. پیتر هوو در این مقاله به روایت تجربهی نچوی از جان سالم به در بردن و ثبت عکسهایی از این فاجعهی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میپردازد.
بخشی از مقاله:
ساعت هشت بعدازظهر پنجشنبه، نه روز پس از ویرانی مرکز جهانی تجارت، دفتر مجله تایم.
جیمز نچوی به منظور گفتوگو با «دیجیتال ژورنالیست» کار ویرایش عکسهای آن روزش را که از وال استریت گرفته است، موقتا تعطیل میکند. نهمین روز است که از این ماجرا عکس میگیرد. به نظر خسته میآید. هر چند اطلاق واژه شادمان، در ارتباط با هر آنچه که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد، کاملا نامناسب است. اما مجله تایم و خوانندگانش باید از این که نچوی عکاس طرف قرارداد مجله است، و از این که آپارتمان وی در مجتمع «ساوث استریت سی پورت» قرار دارد و از این که در زمان وقوع حمله در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ وی در آنجا بود، شادمان باشند.
مهمترین نکته همین آخری است. نچوی بیشتر وقتش را به دور از خانه میگذراند. هرجا که ظاهرا ناتوانی بیحد انسانها برای زندگی در کنار یکدیگر به خشونت میکشد. او را در آنجا خواهید یافت. کارش او را از ایرلند شمالی به کره، از افغانستان به رواندا، از آفریقای جنوبی به بوسنی، چچن، بیت المقدس و کوزوو میکشاند. این سیاهه ادامه دارد. هرچند به شدت خسته اما آرام، قدرتمند و با اقتدار خاص مردی سخن میگوید که در عمرش، بیش از افراد دیگر مرگ و ویرانی دیده است. اما وقوع چنین چیزی را در پشت خانه خودش هرگز انتظار نداشت.
«در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نخستین حمله که آغاز شد، در آپارتمانم در ساوت استریت سی پورت بودم. درست در این سمت لوور منهتن. صدایی شنیدم که متعارف نبود. من به قدر کافی از آنجا دور بودم. از این رو صدا ترسناک نبود. اما آشکارا نامتعارف بود. صدا از سمت مرکز جهانی تجارت آمد. بنابر این به طرف پنجره رفتم و …»