معرفی مقاله:
احمد امیننظر هنرمندی است که در طول حیات حرفهایش افت و خیزها و چرخشهای فراوان داشته. گویی تجربیات شخصی و لذت نقاشانه در هر برهه از زمان را به حفظ خط سیری ثابت در کارهایش ترجیح داده و هر زمان هر آنچه دغدغة اصلیاش بوده آزموده است. ازسویی امین نظر شیوهها و تکنیکهای متنوعی اعم از سنتی و مدرن را آزموده. از چاپ و طراحی با مرکب و قلم فلزی گرفته. تا نقاشی با آکرلیک و مداد رنگی را. آموختهها و تأثیرپذیریاش از طنزنگاریها و سیاهنگاریهای صنیعالملک امتیاز دیگر اوست. فضای نگارگری ایرانی و البته ادبیات کلاسیک ایران نیز به شدت در روحیه و آثار او مشهود است.
در مواجهه نخست با آثار احمد امیننظر، تبحر در استفاده جسورانه از ابزار کار و فراوانی جزئیات چشمنواز رخ مینماید. شاید برای غالب علاقمندان به آثار امین نظر، همین مهارت در تکنیک مهمترین عامل باشد. اما بیشک اعتبار کار او نیست. اعتبار او در به تصویرکشیدن چالشهای ذهنی و تفکر زیسته و تهنشین شده درکارهایش است. اگر به راحتی نتوان گفت امین نظر سبک خاص خود را آفریده است. به جرأت میتوان از لحن شخصی او سخن گفت.
احمد امیننظر با دقت تاریخ هنر را مطالعه کرده است. او تلفیقی حساب شده و دقیق از ایدههای گوناگون اعم از موتیفها و عناصر نقاشی ایرانی، اخبار و وقایع روز و تجربیات شخصی زیربنای کار او را چه در فرم و چه در مضمون شکل داده است. او هنرمندی بیسفارش است. با سختکوشی و استمرار، جدیت، وسواس در نوآوری، مهارت در استفاده از ابزارکار نقاشانه، دلبستگی به هنر و ادبیات ایرانی و شناخت هنر غرب آثاری خلق کرده که از هنر نوگرای ایران تا به امروز است.
بخشی از متن:
هدف اصلی این متن تلاش برای پاسخ به این سؤال است که چرا احمد امیننظر در ساختار هنر تجسمی ایران آن اندازه مهم تلقی شده که نامش درمیان ده هنرمند منتخب بخشی از جامعه تجسمی جای گرفته است؟ یا به عبارتی چه ویژگی خاصی به امین نظر، هنرمند زاده آبادان، بزرگ شده حاشیه کویر در سمنان و تعلیم گرفته در دانشکده هنرهای زیبای تهران و فضای هنری آلمان چنین جایگاهی را می بخشد؟ چطور میتوان با فرض سیری منسجم به نام «تاریخ هنر ایران» معتقد بود احمد امیننظر افزودهای به آن داشته است.