بخشی از متن:
مدخل
مدرنسازی و تجدّد در ایران سده سیزدهم هجری قمری، با نام عباس میرزا (نایبالسلطنه) (۱۲۴۹ – ۱۲۳۰ ه . ق. / ۱۸۳۳ – ۱۷۸۹م) پیوندی ناگسستنی دارد. اوست که برای نخستین بار در این قرن پرتحول و کشمکش، مجدداً نهضت ترجمه را احیا کرد و دستور داد تا «تاریخ پطر کبیر»، اثر «ولتر» و همچنین «عظمت و انحطاط امپراتوری روم»، اثر «ادوارد گیبون» به فارسی ترجمه شود.
افزون بر این او بود که اندیشهی اعزام دانشجویان به خارج از کشور، جهت آشنایی با علوم جدید را زنده کرد و در سال ۱۲۲۶ هجری قمری (۱۸۱۰ – ۱۸۰۹ میلادی) دو دانشجو به نامهای «محمد کاظم» و «حاجی بابا افشار» را به انگلستان فرستاد. «محمد کاظم پسر نقاش دربار عباس میرزا بود و پیش از آن، نقاشی به سبک ایرانی را تا حدی آموخته بود. نایبالسطنه را نظر به این بود که او پس از بازگشت بتواند چهرههای سلطنتی و صحنههای نبرد را به سبک نقاشان اروپایی به تصویر بکشد.» دیگری «حاجی بابا افشار» نام داشت. «محمد کاظم» در لندن درگذشت. حاجیبابا افشار به ایران بازگشت و طبیب عباس میرزای نایبالسلطنه شد. این حاجی بابا همان شخصیتی است که الهام بخش «جیمز موریه» برای نگمارش کتاب: سرگذشت حاجی بابا، شد.» «…عباس میرزا در انتخاب رشتههای تحصیلی این دو نفر دقیقاً مواردی را در نظر داشت که بیدرنگ در ایران به کار آید. به قول یک عضو هیئت «بریجس»، عباس میرزا میخواست دانشجویان چیزهایی را بیاموزند که برای او ]عباس میرزا[، دیگر دانشجویان، و کشورشان مفید باشد.»
پس از این نخستین اعزام، جوانان دیگری در گروههای پنج تا ده نفره برای تحصیل به اروپا فرستاده شدند. هدف عباس میرزا از اعزام دانشجویان به خارج از کشور، تنها در آشنایی و فراگیری فنون جدید نبود بلکه او قصد داشت زمینههای لازم را برای انتشارات نیز در ایران فراهم آورد. در این میان میرزا صالح شیرازی نقش عمدهای داشت. میرزا صالح شسیرازی در سال ۱۲۵۳ هجری قمری/ ۱۸۱۹ میلادی، به هنگام مراجعت به ایران یک دستگاه چاپ را نیز با خود به همراه آورد. میرزا صالح در بخشی از سفرنامه خود مینویسد:
«بنده را یقین شد که رفتن ما را به ایران جزم است. با خود اندیشه نمودم که بجز تحصیل، اگر توانم چیزی از این ولا به ایران برم که به کار دولت علیه آید، شاید خوب باشد. و مدتها بود که خیال بردن چاپ و صنعت باسمه در سر من بود.»
در سال ۱۲۵۳ هجری قمری / ۱۸۳۷ میلادی «میرزا صالح» نخستین روزنامه ایرانی را با نام «کاغذ اخبار» منتشر ساخت. انتشار این روزنامه بیش از دو سال دوام نیافت و موضوع انتشار مجدد روزنامه در ایران تا اعزام «میرزا ابوالحسن خان غفاری» به اروپا و بازگشتش به ایران به تعویق افتاد. مورد دیگری که لازم است به آن اشاره شود، ایجاد مراکز آموزشی به طرز جدید است. در این حال تأسیس «دارالفنون» به حمایت و مباشرت مصلح بزرگ «میرزا تقیخان امیرکبیر» (۱۲۶۸ – ۱۲۲۳) نقطه عطف مهمی در تاریخ تجدد ایران به شمار میرود. این مرکز آموزشی در سال ۱۲۶۸ هجری قمری (۱۸۵۱م)، سه سال بعد از «دارالفنون اسلامبول»، به همت و تلاش میرزا تقیخان امیرکبیر در تهران گشایش یافت. هدف از ایجاد آن، تربیت نیروهای متخصص برای اصلاحات در مملکت و همچنین بهرهبرداری از مزایای حاصل از نفرستادن دانشجو به خارج از کشور، بود. «… امیرکبیر به این باور بود که سیاستی که عباس میرزا و محمدشاه با استخدام مشاوران نظامی خارجی و اعزام گروههای برگزیدهی دانشجویی به خارج دنبال میکردند، برای تربیت تعداد زیادی دانشجو، که برای انجام اقدامات اصلاحی اساسی مورد نیاز بود، ناکافی است.» افسوس از این که سیزده روز بعد از افتتاح این مرکز بزرگ آموزشی، بانی آن، میرزا تقیخان به دستور ناصرالدینشاه و به دست «حاج علیخان حاجبالدوله» در تاریخ ۱۷ ربیعالاول ۱۲۶۸ ، در حمام فنین کاشان، به قتل رسید.
همزمان با تأسیس «دارالفنون» در سال ۱۲۶۸ هجری قمری امیرکبیر پس از روزنامهی «کاغذ اخبار» «میرزا صالح»، نخستین روزنامه رسمی کشور را با نام «روزنامه وقایع اتفاقیه»، در تهران تأسیس کرد. در شماره هفتم این روزنامه میخوانیم:
«از آنجا که همت خسروانی پادشاهی مصروف به تربیت اهالی و اعیان و رعایا و تجار و کسبه دولت خود است که به دانش و بینش آنها بیافزاید و از گزارش داخله و خارجه خبردار باشند، لهذا به انطباع روزنامه و انتشار آن به ممالک محروسه فرمایش عالیه فرمودهاند و امید کلی هست که به واسطه انتشار این روزنامهها اطلاع و آگاهی و بینایی اهالی این دولت علیه بیشتر شود.» …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.