بخشی از متن:
ارزش کار علیاصغر حاج سیدجوادی در اینست که نقد هنری را با جهانبینی منطقی و سیستم تفکری علمی توام مینماید.
حاج سیدجوادی از پایهگذاران مجله «اندیشه و هنر» است و اندیشه و هنر در تمام مدتی که انتشار یافته از کمک وسیع قلمی و فکری ایشان برخوردار شده. علیاصغر حاج سیدجوادی با داشتن سرمایه معنوی و آشنائی با آثار هنرمندان معاصر و قلمی شیرین و نیرومند برخلاف عرف و معمول، نویسندگی و نقادی را از هرگونه شائبه خودستائی و غرضرانی و یا حسابدانیها و جمع و تفریقهائی که دیگران دارند جدا میکند. او ساده و صریح مینویسد و در نوشتههایش تنها حقیقت و یا آنچیزی که در نظر او صورت حقیقت دارد محرک اصلی است.
در بررسی و مطالعه دقیق هنر معاصر ایران که اینک مطالعه میکنید اوضاع و احوال اجتماعی معاصر و آنچه موجد و موجب انحطاط فعلی گردیده مورد توجه او قرار دارد. هنر و هنرمندان معاصر ایران را از نظر دور نداشته و امکاناتی را که برای پرورش هنری وجود دارد گوشزد مینماید…
مسئله بسیار جالبی که در پایان این نوشته مطرح شده نسل جوان و دنیای اوست. نسل جوان با چشم دیگری بدنیا مینگرد و چیزهای دیگری جز آنچه ما میبینیم میبیند. شاید دلهرهها و عقدههای ما برای این نسل که بقول حاج سیدجوادی «با دخترهای هم سن و سالش بگردش میرود و راک اندرول و هولاهوپ و چاچاچا میرقصد» خیلی واقعیت نداشته باشد. بنابر این در آنچه میگوئیم و مینویسیم باید این حساب را هم در کار بیاوریم. و از فاصله خودمان با این نسل بکاهیم. اندیشه و هنر امیدوار است این مسئله زیادتر مورد توجه قرار بگیرد و خود جوانان هم ما را در شناساندن دنیائی که دارند
کمک بنمایند.»
«اندیشه و هنر»
سرمقاله شماره قبل مجله گرامی اندیشه و هنر درباره انحطاط هنری نوشته شده بود.
صحبت از این رفته بود که: «هنر ایران در سالهای اخیر دچار انحطاط و سیری قهقرائی شده است. هنرمند ما با فکر ضعیف و اراده متزلزل و همت کوتاه از روبرو شدن با وقایع خارجی اظهار عجز میکند و بدرون خالی خود پناه میبرد.»
این بحث جالبی است که جا دارد از قالب محدود سرمقاله قدم بمیدان وسیعتری بگذارد.
در آن سرمقاله بطور ایجاز ولی با روشنبینی قابل توجهی بعلل اجتماعی این انحطاط اشاره شده بود که باز بنظر حقیر مسئله مهمتر از آنست که سخنی حتی از ایجاز مخل با طناب مخل نکشد.
بدبختانه در کشور ما بحث بر سر این نوع مسائل کمتر درمیگیرد و فضلا و دانشمندان را مجال و فرصت این نیست که عمر عزیز خود را بر سر این گفتگوها که سروکاری با درهم و دینار و مقام و منصب ندارد بیهوده تلف نمایند.
و بالاخره عده زیادی را که هنوز عقیده دارند «هنر نزد ایرانیان است و بس» از سرگردانی و بلاتکلیفی درآورند.
سرمقاله اندیشه و هنر این بحث را افتتاح کرد و ما هم دنباله آنرا تا جائی که فهم و درک و سوادمان قد میدهد میگیریم و امیدواریم اگر ما بر خطا رفتیم دیگران آنرا اصلاح نمایند.
اینکه هنرمند شدن در کشور ما کار بسیار آسانی است و احتیاجی به قریحه و استعداد و مقدمات ندارد، در حد خود صحیح است. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.