نقاشی یعنی «تقلید» زیبائی‌های طبیعت

نقاشی یعنی «تقلید» زیبائی‌های طبیعت

بخشی از متن:

آنچه میخوانید نه تنها یک مباحثه نیست، مصاحبه هم نیست. من فقط مقداری سئوال را روی یک کاغذ نوشتم، که از میان آنها هم، بعضی را بهتر دیدم که مطرح نکنم. و بعد همه پاسخ‌های استاد «حسین شیخ»، شاگرد استاد «کمال‌الملک» را، روی کاغذ نوشتم و ذره‌ای اظهارنظر هم نکردم و نمی‌کنم. جای اظهار نظر نبود و نیست.

کاوه رستگار

ـ استاد، کمال‌الملک را گاه متهم می‌کنند به اینکه با تقلید نقاشی غرب، راه طبیعی و منطقی نقاشی ایران را کج کرد. نظر شما چیست؟

این حرف خیلی خیلی بچه‌گانه است. نقاشی، غرب و شرق و آسیا و آفریقا و ماه و مشتری ندارد. نقاشی یعنی تجسم زیبائی‌های طبیعت. و تازه، اصلاً ایران نقاشی نداشته است. در زمان ورود اسلام به ایران، نقاشی و مجسمه‌سازی را حرام کردند. پیش از آن شراب هم حرام نبود، ولی پیغمبر اسلام وقتی دیدند شراب‌خواری چه حالاتی به وجود می‌آورد، آن را حرام کردند.

نقاشی و مجسمه‌سازی هم برای جلوگیری از بت‌پرستی حرام شد. پس نقاشی و مجسمه‌سازی در ایران از بین رفت. مینیاتور هم مال ایران نیست. از چین به هند و از هند به ایران آمده است. به همین دلیل مینیاتوریست‌های ایرانی چهره‌ها را شبیه چهره‌های چینی می‌کشیدند. بعد در هندوستان بر سر آدم‌های مینیاتور عمامه گذاشته شد و مینیاتوریست‌های ما هم آدمهای عمامه‌دار می‌کشیدند و حالا هم می‌بینیم که عده‌ای از مینیاتوریست‌ها قیافه‌ها و لباس‌های ایرانی را در کارشان آورده‌اند.

پس کمال‌الملک نقاشی غرب را به ایران نیاورد. او زیبائی‌های طبیعت را تجسم داد. تابلوی «تالار آیینه» قبل از سفر او به اروپا نقاشی شده بود. نقاشی یعنی تقلید زیبائی‌های طبیعت. مگر در زمان قاجار چه می‌کردند؟ نقاشی قاجار هم صحیح است چون آن‌ها هم لباس‌های دوره قاجار را و قیافه زن‌ها و مردها را می‌کشیدند، مثل کمال‌الملک. روی همین اصول است که ما می‌گوئیم نقاشی مدرن مزخرف است. پیکاسو، که نقاشی مدرن و کوبیسم را اختراع کرد، خودش، خود را تبرئه کرده است. پارسال بود که در روزنامه‌ای نوشتند که او بعد از مرگش وصیت کرده است که «همه کارهایم مزخرف است. هرچه مزخرف‌تر کار کردم بیشتر به من پول دادند و من هم موقع‌شناس بودم. چیزهائی که من می‌کشیدم نقاشی نیست. نقاشی یعنی کار رامبراند و گویا.»!

پایه هنر ایران را مرحوم کمال‌الملک گذاشت. او به توصیه حکیم‌الملک، یک نقاشی از سردار اسعد تهیه کرد و وقتی سردار اسعد خواست به او چیزی بدهد او زمین و ساختمان یک هنرستان را خواست. ناصرالدین‌شاه هم در مدرسه دارالفنون کار کمال‌الملک را دید و بسیار خوشش آمد و او را به دربارش برد و به او کار داد و بعد هم دستور تهیه تابلوی «تالار آیینه» را به او داد. …

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول