تاریخ هنر جدید: ۱- «نظریه»
حدوداً از دههی شصت میلادی به این سو، شکلی از نقد و نظریهپردازی و تاریخنگاری هنری در فضاهای دانشگاهی و روشنفکریِ غرب پدید آمد که تحت تأثیر فلسفه و علوم انسانی انتقادی اروپایی، و عمدتاً فرانسوی، بنیانهای نقد و تاریخنگاری سنتی را مورد تردید و بازنگریهای جدی قرار داد. این تحول که از آن زمان تاکنون چهرهی مباحث انتقادی و دانشگاهی در مورد هنرهای بصری را کاملاً دگرگون کرده است، با عنوان «تاریخ هنر جدید» شناخته میشود، و بحث این شماره و شمارهی آیندهی ما به آن اختصاص یافته است.
از جمله اصلیترین چهرههای این جریان، باید از کسانی چون بنیامین باچلو، روزالیند کراوس، هال فاستر، داگلاس کریمپ، گریزلدا پالاک، لیندا ناکلین، اسوِتلانا آلپرز، مایاک بال، نورمن بریسون، تی. جی. کلارک، تامس کرو، استوارت هال، بل هوکس، ویکتور برگین، جان تَگ، آلن اسکولا، لوسی لیپارد و اَملیا جونز نام برد. چنانکه میتوان دید، بیشتر این اسامی در فضای تجسمی ایران بیگانهاند، و جز مقالاتی که جسته و گریخته (از جمله در خود حرفه: هنرمند) از آنها چاپ شده، آشنایی چندانی در مورد آنها وجود ندارد.
کتابهای تاریخ هنر موجود در ایران، که برخی از آنها از جمله تاریخ هنرهای کلاسیک در سرتاسر دنیا هستند، به شیوهی سنتی به نگارش در آمدهاند. اما نکتهی جالبی که آشنایی با این جریان را از حد کسب اطلاعات در مورد یک جریان فرهنگی فراتر میبرد آن است که فضای تجسمی ایران بهنحوی نامحسوس و نه چندان آگاهانه از این شیوههای گفتن و دیدن تازه تأثیر پذیرفته است، و این امر را در نقدها، یادداشتهای کاتالوگ نمایشگاهها، و گپهای دوستانه، و از آن مهمتر در الگوهای عملیای که هنرمندان جوانتر ما برای کار برمیگزینند، میتوان حس کرد. بحث این دو شماره نیز در واقع تلاشی است برای محسوس کردن و به رسمیت شناختن این پدیده که به صورت نامحسوس نظر و عمل هنری ما را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
برای مطالعه در این مبحث مقالات زیر را دنبال کنید: