گفتار هشتم: منظومهی ایرانشهری، دبستان/ مکتب پارسی
بخشی از متن:
ظهور شاهنشاهی هخامنشی، به عنوان گشایش فصل تازهای در تجربهی مدنی و بنانهادن یک نظام سیاسیـتاریخی، موضوعی است که نیاز به پژوهشهای بیشتر در زمینههای متنوع خود دارد. به دست آمدن چنین ساختار تازهای در قدرت حاصل مجموعهای وسیع و چندجانبه است. که آن را «منظومهی ایرانشهری» مینامیم. این منظومه در منطقهای سر برآورد که سابقهی یکجانشینی در آن به قدر عمر یکجانشینی بشر بود. میراث چند هزارهی تجربهی نظامهای شهری به این منظومه واریز شد. و به آن قابلیتهایی برای شکلبخشی به یک ساختار جهانی داد. و امکان تحول آن را از سامان یک کشور، به یک فرمانروایی جهانی فراهم آورد.
چنانچه زمینههای بیشماری را که در حد فاصل دوران سفالینههای منقوش، و عصر تکوین نخستین زایش فرهنگ ایران فراهم آمدهاند در نظر آوریم، میتوان تأسیس «منظومهی ایرانشهری»، و تجلی آن در «مکتب پارسی» را «اوج زایش نخستین» در این فرهنگ نامید؛ و یا در نگاهی دیگر، و با توجه به یک هزارهی میانه که در آن درگیری و جنگ روشهای کهنتر مبتنی بر زندگانی آرام و بدون جنگِ پیشین را دگرگون ساخت، مکتب پارسی را میتوان محصول «نوزایی»، یا نخستین رنسانس، این فرهنگ به شمار آورد.
چنانکه در گفتار پیشین در تعاریف کلی اشاره شد در بعضی کانونهای فرهنگی، منظومههایی، در معنای اندیشههای بنیانگذار تاریخی ظهور کردهاند. که در هر کجا بر پایههای سرشت فرهنگی خود ایستادهاند. در نگاه کلی از جمله مهمترین جلوههای یک منظومه را معمولاً در ارائهی دستاوردهایی در پیراستن زبان و خط، ارائهی دین و آئین، شکلگیری نظاممند دانشها (نجوم، حساب، پزشکی، جغرافیا و…)، و رشد و گسترش فنون مهندسی میشناسیم. در این درسگفتار به بعضی جنبههای منظومهی ایرانشهری در این معنا خواهیم پرداخت. توجه به جنبههای مختلف این منظومه بهویژه از آن جهت اهمیت مییابد که بستری برای مکاتبی که در تاریخ طولانی این سرزمین شکل گرفتند فراهم آورد که همه ریشه در دوران زایش اولیهی خود دارند. …
شما میتوانید فایل ویدیویی این درسگفتارها را از اینجا مشاهده کنید.