بخشی از متن:
امروزه عکسها میتوانند ما را از یک مرگ کاذب بصری که ماحصل اغواگری و تحمیل روابط محیط است به زندگی بازگردانند و حس بینایی را همچون جستجوی انسان نخستین که به مشاهده تکیه داشت تقویت نمایند.
این حقیقت دارد که عکاسی ریشههای عمومی و اصلی خود را در زندگی ما نفوذ داده و دید شخصی ما را نسبت به درک فضای پیرامون دگرگون ساخته است. اما ظاهراً تا بازگشت مجدد به معصومیت چشمها فاصلۀ زیادی مانده است و هنوز تا تحقق کلام استاد بزرگ نگاه نو مدرسه باهاوس، یعنی موهولیناگی عکاس و نظریهپرداز برجستۀ مجارستانی، تلاش بسیاری را باید سازمان داد.
وی در سال ۱۹۳۶ پیشبینی خود را نسبت به سطح فرهنگ عمومی مردمان آینده با این جمله ارائه نمود که «بیسوادان آینده کسانی هستند که با کاربرد دوربین عکاسی بیگانه خواهند بود». بیشک سخن وی ذهن ما را با حقیقت فرهنگی عکاسی بعنوان یک فرآیند پیشتاز در جهت داشتن یک دید نو روبرو میسازد و هوشمندی انسان فردا را از دریچۀ تصویر عکاسی قابل تأمل میبیند، چرا که او بخوبی میداند روحی در عکاسی وجود دارد که مشحون از حقیقت به شکلی تازه است.
لذا باید بپذیریم که امروزه نیروی فرهنگی و جهانی عکاسی در شکل بخشیدن به تصویر انسان از خود، ضرورت آموزش سواد بصری را شدت بخشیده است. چنین آموزشی میتواند توانایی به وجود آوردن تصاویر را برای برقرار کنندگان ارتباط بصری از سوئی و فهمیدن تصاویر را برای بینندگان آثار آنها از سوئی دیگر میسر سازد، تا بدین طریق بتوان ضمن ظهور موجودیت بصری واقعیت، جایگاه جدیدی در کل درک ما از ارزشهای پنهان و آشکار زندگی معاصر پدید آید.
در این میان رشد و ترویج فرهنگ دیداری عکاسی از نقطه نظر آموزشی و شرایط انتقالی و تکوینی نگاه عکاسانۀ افراد از موضع تحقق هدف نهائی یعنی خواندن و کشف نوین تصاویر عینی، از حساسیت ویژهای برخوردار است و ما در این مجال کوتاه سعی داریم به برخی از حقایق آن در حد اختصار اشاره داشته باشیم و تفصیل آن را به انجام بررسیهای نظری در آینده موکول کنیم.
ظاهراً امروزه عکاسان آماتور خیلی بیشتر از حرفهایها در معرض شرایط انتقال نگاه نو قرار دارند آنها به مدد روحیۀ شورانگیز و ذوق عاشقانه خود، دیدن را فارغ از هرگونه سفارشی به انجام میرسانند و به عنوان یک جریان پایدار برای عکاسی امروز و آینده در مسیر کسب دستاوردهای دیداری انسان فردا موهبت بزرگی به شمار میآیند.
آماتوریسم وابسته به یک جریان خلاق و پویا است که جسارت دگرگونی مرزهای دیداری خود را بیش از حرفهایها و افراد منتسب به اهل فن تجربه میکنند روح آزاد و فارغ از تلاشهای مصلحتطلبانۀ اهل فن باعث میشود که آماتورها بتوانند چیزهای بیشتری را برای دیدن در این دنیا به ما عرضه کنند. آنها در یک پژوهش دائمی و بیوقفه در جستجوی بداعت و تازگی مختص افکار خلاق خود هستند و خلاقیت آنها وابسته به رفتار تجسمی آنهاست که همچون کودکان قبل از هر نیتی از خود دیدن لذت میبرند.
فعالیت خلاقه برای این قشر که امتیاز جوانی و جسارت در دیدن و تفکر را از آن خود کردهاند بسی مطبوع بوده و موجد خوشحالی ژرفی میگردد زیرا که این فعالیت جستجوگرانه و آزاد تمام شخصیت او را تکان میدهد و او را به خلق نمودن توانا میکند و از تشویشهای درونی رها میسازد و بقول کاندینسکی نقاش و نظریهپرداز برجسته تحرک آنها را همچون کودکان مبتنی بر اولین برخورد انسان با جهان میداند و از طرفی بیشتر به خودش اعتماد میکند تا منطق.
ظاهراً پایداری هنرها در تمامی عرصههای زندگی مدیون چنین روحیهای است که هنرمند باید به خودش مطمئن باشد لذا طبیعی است که نگرش تجربی و انتقادی آماتورها نسبت به اشیاء در حوزههای بینالمللی هنر از شأن ممتاز و ویژگی خاصی برخوردار است امروزه وجود جریانهای اصیل هنری در عرصۀ برپایی همایشهای تجربی تحت همین القاب شاهدی بر این مدعاست که ضمیر خودآگاه آماتورها تحت تأثیر بیان الهامات تجربی و مستقیم آنها قرار دارد. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.