قاسم حاجیزاده در مقایسه با همدورههایش نقاش متفاوتی است. شیوهای که او در دهه ۴۰ پیش گرفت و تا امروز ادامه داده از جهاتی بیشتر با کار هنرمندان جوان امروزی شباهت دارد. آثار حاجیزاده متأثر از فضای عکسهای قدیمی و جنبش پاپ آرتاند. خام دستی، طنزی پنهان و پیچیده و بداعت در دفرماسیون از ویژگیهای کار اوست. مضمون بسیاری از آثارش جدیتِ مضحک آدمهایی است که جلوی دوربین عکاسی در نماهایی خیالانگیز خود را ثبت کردهاند.
او اولین نقاش ایرانی است که عکسهای قدیمی را دستمایه کارش قرار داده و در روند خلق اثرش از مسیری نقاشانه این عکسها را به چیز دیگری بدل کرده است. چیزی بیش از نوستالژی، یا مطایبه صرف. در این سالهای اخیر نقاشان و هنرمندان بسیاری به این موضوع روی آوردهاند و از عکسهای قاجاری و تصاویر مردم پسنددوران پهلوی در کار خود بهره بردند اما هیچ کدام توان حاجیزاده را در از آن خود سازی این تصاویر نداشتهاند. طعم نقاشیهای حاجیزاده طعمی پیچیده است؛ تعادل شیرینی طنز و نوستالژی با تلخی دفرماسیون هایی که گاه سوژهها و موقعیتها را هولناک میکند. این ترکیب خاص بیننده را مجبور میکند مدتها آن را زیر دندان تجربه بچشد و ترکیبات پیچیدهاش را مزه کند. او نقاش است و از کیفیت خاص رفتار نقاشانه خود با سطح بوم و با رنگ و کاغذ و قلمو باخبر است. اهل حرافیهای روشنفکرانه نیست. عالم خود را از طریق نقاشی کردن نمایان میکند، نه با کلمات. عالمی که در تمام این سالها گوشههای مختلف آن را مصور کرده است. در گفتوگو با او چیز زیادی نصیب مصاحبهکننده نمیشود. آنچنان که برای ما هم نشد. بخشهایی از گفتههایش را چاپ کردیم و بیشتر به تماشای نقاشیهایش نشستیم.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.