بخشی از متن:
طبیعت با همه زیباییهایش و گاهی خشونت و تلخی نه دست یافتنی است نه قابل تقلید، شاید همین عامل هنرمندان را درگیر خود ساخته. چه سفالگری كه گِل از بستر رودخانه برداشته و سالها در تجربه قوام گِل و حرارت كوره و دایرههای پی در پی چرخ سفالگری آنقدر در این چرخش و تجربه ورز آمدن دلخواه گِل و حرارت درست كوره، روزی در سرمای پس از گرمای دلخواه به حجمی دست مییابد كه از دل طبیعت برگرفته، طبیعتی كه هم هست و هم نیست. دایره درست و كامل لبه گلدان و دست استاد چرخكار پس از سالها كار كردن اینبار شاید در لغزشی كوچك و برهم زدن این نظم دَوَرانی شكل و آنگاه در نشستن حرارت بر لعاب روی ظرف استاد كوزهگر را به وجد آورد گویی گَردِهای از طبیعت را مال خود ساخته.
در نگاه جستجوگرانه استاد بزرگ سزان به طبیعت كه چه بسیار نقاشان را بعد از خود نیز درگیر این جستجوی هنرمندانه ساخت و ما هرگز نخواهیم فهمید در دل و جان استاد سزان در نگاه به كوه و درخت و خانههای ساخته دست بشر چه میگذشته این تجربه و تكراری كه اكثر هنرمندان نقاش، عكاس و مجسمهساز در قوام آمدن روحشان در نگاه به طبیعت و آنچه توانستهاند از صافی وجود خود بگذرانند نه ربطی به طبیعت كه بلكه صافی روح هنرمند در آفرینش اثر هنریاش دارد.
اكثر هنرمندان نقاش و عكاس دورههایی درگیر طبیعت و كاركردن حول این بستر جاویدان ادامه كار دادند یا طبیعت با خود آنها را برده است مثالهای بسیاری میتوان زد ـ از ونگوگ، سزان، تِرنر گرفته تا آنهایی كه امروزه مشغول كار از طبیعت هستند.
علی گلستانه از میان دیگر نقاشان امروز ایرانی، بیشترین دغدغه طبیعت را داشته و دارند، سالها نقاشی كردن در انگلستان و اسپانیا و حتی قبل از آن آبرنگهایی كه از باغها و كشتزارهای چیذر و قیطریه چند دهه پیش ساخته است این دلبستگی عمیق او را به طبیعت بازگو میكند. بیست و سه سال پیش كه به ایران بازگشت او را نمیشناختم پوستری بر دیوار كارگاهم چسبیده بود كه نقاش با مداد شمعی درختهای هاید پارك لندن را نقاشی كرده بود. نقاشی روی مقوای معمولی با حروفی بسیار ساده به فارسی چاپ شده بود علی گلستانه نگارخانه شهر و تاریخ. همان سالها وقتی برای نقاشی به یزد میرفتم به پیشنهاد استاد آیدین آغداشلو، همسفر من شد چند ماهی كه در یزد و اطراف آن نقاشی میكردیم بسیار از او آموختم، از او یاد گرفتم چگونه رو به منظره بنشینم و زاویه دلخواه را انتخاب كنم، ساعتها نقاشی میكردیم بدون حرف زدن و لذت ناب نقاشی در محیط. علی گلستانه هنوز هم روبروی سوژه كاریش مینشیند و نقاشی میكند خواه ایوان منزلش باشد یا منظرهای از شهر تهران و یا كوه و درخت و انسان.
دلبستگی گلستانه به طبیعت معنای خودش را دارد باید كارهایش را دید تا به این درك و دریافت رسید كه چقدر این نقاش موفق، بیادعا و چه درك عمیقی از طبیعت دارد چندین سال همراهی و همسفری و كاركردن همراه با او از بوشهر گرفته تا یزد و كاشان و بلوچستان تا اطراف تهران، برای من و تأثیرش بر نقاشیام گوهری است كه قدرش را میدانم.