واکر اونز را شاید بتوان جزو معدود هنرمندان یا عکاسانی بر شمرد که میتوان با آثارشان تاریخ را مرور کرد. عکسهای او هم کسالت و رخوت تاریخ و جغرافیای امریکا را نشانمان میدهند، هم آمریکای مدرن و تناقضهای بیامانش را. همبستگی و درهمتنیدگی عکسهای اونز با تاریخ معاصر آمریکا چنان است که انگار یکی بیدیگری ناقص است. گویا هر یک معنایش را از دیگری میگیرد. عکس خانوادهی دهقان، دههی ۳۰ امریکا را برایمان میسازد یا رکود امریکا در آن دهه، یا آن خانواده را این چنین پیش چشممان میآورد؟ آیا بیعکس پارهای از حلبیِ منقوش ابتذال این فرهنگ نوپا را چنین درمییافتیم؟ عکس استودیو آیا بهتمامی هر آنچه را که از هنرِ امروز و بهخصوص هنر آمریکا میشناسیم در خود جمع نکرده است؟ این عکسها پیشتر ظاهر شدند یا تاریخ آنها را این چنین ساخت؟
نگاه و عکسهای اونز همزمان دو مسیر کاملاً متفاوت را در عکاسی پیش رویمان میگذارند. عکاسی در مقام مشاهده و عکاسی در مقام آنچه پیشتر مشاهده شده است. عکاسی فینفسه و آنچه پیشتر عکاسی شده. از دل سنت تاریخساز عکسهای او، هم میتوان تنها ایستاد و نگریست. هم میتوان خواند و تأمل کرد. عکسها هم مستندنگاری تاریخاند، هم همچون هنر پاپ از راه نشریات و مجلات دیده و فهمیده شدند. عکسها هم جنبههایی از سندهای خودکار و سریالی و ماشینی از دوران جنبش مفهومی هستند. هم سردی و فاصله و نگاه عینیای را با خود دارند که این روزها با برچسب عکاسی سرد (deadpan) میشناسیم.
عجیب نیست که از یکسو عکاسیِ بهاصطلاح مدرنیستی امریکا همچون آثار رابرت فرانک و لی فریدلندر بر شانههای عکاسی اونز استوار است. و از یکسو عکاسی پستمدرن همچون کارهای دن گریم و سیندی شرمن (پیتر گلسی تأثیر واکر اونز را حتی تا شرمن بسط داده. البته این بخش تحلیل گلسی به علت محدودیت جا در مجله نیامده است.) واکر اونز عامدانه و آگاهانه از مسیر آلفرد استیگلیتس و نگاهش به جهان فاصله گرفت. تا بیواسطه و مستقیم جهان را چنانکه هست ببیند. اما این بیواسطهگی و این منش مستندنگارانه تا کجا باقی ماند. در کجا همانی شد که جنبش هنر مفهومی از ابزار عکاسی طلب میکرد؟ حقیقتاً تا چه اندازه نگاه اونز و فرانک و فریدلندر بهواقع ما را به امر دیدن و کنش صرف عکاسی دعوت میکنند؟
آنجا که حروف و کلمات و زبان را نشانه میروند -بهخصوص در کار واکر اونز و فریدلندر- آیا دیدن و خواندن را به لکنت نمیاندازند؟ آنجا که هر کلمهای که در پیوند با عکاسیست موضوع میشود واکر اونز چگونه عکس و دیدن را بدل به یک معضل میکند؟ سادهانگارانه است اگر این عکاسان را قلههای عکاسی مدرنیستی بدانیم. و تصور کنیم بعد از این عکاسان عکاسی وارد دوران جدیدی شد که بهتمامی امر دیدن محو و امر خواندن دستبالا را گرفت؛ چنانکه پیشتر نیز این چنین نبود.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.