معرفی مقاله:
رویین پاکباز در مقالهی «در جستجوی هویت» تلاش میکند تا نسبت میان هنر معاصر ایران را با هویت امروز ایران توضیح دهد. به زعم پاکباز، ما هنوز در وضعیت گذار از سنت به مدرنیته هستیم. از این رو هنر نوگرای ما تفاوتی ماهوی نسبت به دستاوردهای مدرنیسم در غرب دارد. پاکباز در بخشی از نوشتار خود به مقایسهی موقعیت شعر نو و هنر نوگرا در ایران امروز میپردازد. و دلایل پیشتازی اولی نسبت به دومی را شرح میدهد. به گمان رویین پاکباز، نسل جوان هنرمندان ما نیز همچون همتایان خود در نسل پیشین و جریان نوگرایی در هنر، در دستیابی به هنر پستمدرن ناکام ماندهاند. به گمان او در هنر نو و معاصر ایران هنوز دستاورد منسجم و جامعی که بتواند الگوی زیباشناختی ویژهای را به هویت هنر امروز خود ارائه کند، حاصل نیامده است.
.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «هویت ایرانی؛ خلاء وضعیت اکنون» و کتاب الکترونیک «رویین پاکباز در حرفه: هنرمند»
.
بخشی از متن:
.. اظهار نظر دربارهی هنر نو و معاصر ایران را میشود از نسبت این هنر با وضعیت کلی اجتماعی و فرهنگی امروز ایران شروع کرد. ما در یک دورهی پر چالش گذر از سنت به مدرنیته بهسر میبریم و هنر ما هم به نوعی بازتاب همین موقعیت خطیر است. ما از حدود ۱۵۰ سال قبل خود را در برابر دنیایی متفاوت و مغایر با دنیای خود یافتیم. این غرب مدرن بود که مظاهرش ما را هم مجذوب میکرد و هم گریزان. مثل شوکی بود که ما را از خواب قرون بیدار کرده بود تا برخیزیم، برخیزیم و در راهی ناشناخته گام بگذاریم.
به زودی احساس کردیم که چارهای نداریم جز اینکه خود را با این پدیدهی بیگانه همساز کنیم. و به عبارتی، «مدرن» شویم. اما این مدرنشدن مستلزم پشتکردن به بسیاری از ارزشهایی بود که اساس تفکر و شیوهی زندگی ما را میساخت، یعنی همان «سنت» که دیگر نیروی تعیینکنندهاش را از دست داده بود.
اما جدا شدن از سنت و رویآوردن به مدرنیته کار آسانی نبود. بخصوص که نمیدانستیم این دو چرا و چگونه در تقابل با هماند. ما نه معرفت عمیق نسبت به سنت خودمان داشتیم، و نه اساساً مدرنیته، تاریخ، فلسفه و مؤلفههای آن را میشناختیم. چنین بود که درگیر یک مسئلهی بزرگ اجتماعی و فرهنگی شدیم که هنوز هم به جواب قطعی آن نرسیدهایم. در طی این سالها، کوششهای ما بیشتر معطوف به مدرنیزاسیون بوده است. بدون آن که مدرنیته را به درستی تجربه کرده باشیم.
به همین دلیل معتقدم که رویکردهای نو در هنر ایران را نمیشود مدرن نامید. و منطقاً این گرایشهای اخیر (بعضاً چند رسانهای) ما را هم نمیتوان پستمدرن قلمداد کرد. نوگرایی هنری ما اگرچه از دستاوردهای مدرنیسم غرب مایه گرفته است، اما ماهیتاً با آن یکی نیست. ما نه در تحول مدرنیسم سهم داشتهایم و نه در نقد آن -نوگرایی ما و واکنش در برابر آن- در متن زندگی فرهنگی ما و تناقضهای آن معنا پیدا میکند. …