معرفی مقاله:
انقلاب در کوچهبازار و در خیابانها شکل میگیرد. پر فراز و نشیب و خشن؛ چرا که مردم آنرا به پا میدارند. مردمی که زبانشان چیز چندانی را در خود مخفی نگاه نمیدارد. رمزی در کارشان نیست؛ چرا که لفافی ذکر و فکرشان را نمیپوشاند. زبانی هم که برای بازنمایی رخدادها برمیگزینند، نشانی از پردهپوشی در خود ندارد. نگاهشان با نوری تند و تیز ادغام میشود؛ به نقاط تاریک میتابد و حاصل نورِ این سایهها، خشونت را نه صرفاً به عنوان تحمیلی از جانب سلطه که گاه برعکس به عنوان شکلی از غلبه بر آن از جانب مخالفان سلطه نشان میدهد. این خود شاید در پایان به تولید تصاویری بیانجامد که تصور عادت شدهی ما را دربارهی رخدادها مغشوش کند. عکاسی با بیواسطگی و قدرتش در تاثیرگذاری با گذشت زمان، بدل به ابزاری شد برای اتقال مفاهیمی نو در دست هر دو جانبمجادله؛ از یک سو حاکمیت و از سوی دیگر مشروطهخواهان، هر کدام در پی بازنمایی رخدادها به سیاقی بودند که با استناد به آن بتوانند فضای سیاسی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهند. چراکه ثبت یک رخداد به آن موجودیت میداد و تردیدی در وقوع آن باقی نمیگذاشت.