در شماره ۶۶ به نقاشی انتزاعی و جوانب آن پرداخته ایم. دو مطلب آغازین این بخش هر دو جزو اولین مطالب نظری با اهمیتی هستند که در مورد نقاشی انتزاعی نوشته شدهاست.
سرشت هنر انتزاعی (۱۹۳۷) به قلم میر شاپیرو و برگردان فاطمه مولازاده است. مقالهی شاپیرو که به نوعی در گفتگو با مطلب باز نوشته شده است. از این نظر نیز حائز اهمیت است که در مقابل روایت گرینبرگی از مدرنیسم که بعدها دست بالا را پیدا کرد. و کموبیش مترادف با این اصطلاح شد. حاوی روایت بدیلی است که امکانهای متفاوتی را میگشاید و نقاط تأکید متفاوتی دارد که میتوان ــ در قالب نوعی تخیل تاریخی ــ تصور کرد که اگر به جای الگوی گرینبرگ مینشست چه بسا تفاوتهای مهمی در تاریخ مدرنیسم و واکنشهای بعدی به آن همراه میآورد. دو مطلب بعدی مطالبی تاریخیترند.
در این میان، مطلب سوم به واسطهی تمرکز بر سنت ساختگرایانهـ ماتریالیستیِ نقاشی انتزاعی، فرصتی برای ایجاد آشنایی و برانگیختن اشتیاق بیشتر نسبت به ایدهها و چهرههایی است که ــ جز مالهویچ و موندریان ــ در تاریخهنرهای مرسوم بیشتر به عنوان جریانهایی فرعی و کماهمیت تلقی میشوند.
ایدئالهای اجتماعی: ساختن آینده ۱۹۳۹ – ۱۹۲۰ به قلم آنا موشینسکا و برگردان گلنار نریمانی
هنر صامت به قلم لوسی لیپارد و برگردان کتایون یوسفی است. لوسی لیپارد مقالهای است متمرکز بر آنچه بیشتر به عنوان نقاشی انتزاعی «تکرنگ» شناخته میشود. که چنانکه لیپارد در آخر متن اشاره میکند، در غالب موارد به جای آنکه حرکتی اعتراضی یا نوعی ژست «ضدهنر» باشد. ما را به دیدن بیشتر و حساسیت بیشتر نسبت به دستمایهی ظاهراً اندکی که پیش رویمان در تصویر میبینیم فرامیخواند.
در نهایت، دو مقالهی آخر متنهای جدیدتری هستند که با رویکردی نظریتر به مسائل نقاشی انتزاعی میپردازند:
هنر، زیبایی و امر مقدس: چهار مسیر به انتزاع به قلم کارستن هریس و برگردان صالح نجفی
نگریستن به درون: پژوهشهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۰ به قلم آنا موشینسکا و برگردان مجید پروانهپور
دربارهی سبکهای هنری بخوانید.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.