مقالهی «مدرن، پسامدرن و معاصر» به قلم آرتور دانتو است. مرگ هنر کی رخ داد؟ کسانی که این مدعا را مطرح کردند چه توضیحی برای آن داشتند؟ اگر پایانی برای هنر متصور شویم، پس ابتدای آن کجا بوده؟ آرتور دانتو در مقالهی مفصل خود با نام «مدرن، پسامدرن و معاصر» با شرحی تاریخی سعی میکند ادعای خود در باب پایان هنر را توضیح دهد. او در ابتدا با کمک گرفتن از آرای مورخ هنر، هانس بلتینگ، به توصیف فرایند تولید آثاری میپردازد که قبل از عصر هنر شکل گرفته بودند، عصری که مفهوم هنر هنوز در آگاهی همگانی نمایان نشده بود، پس هنوز عنوان آثار هنری به آنها اطلاق نمیشد.
به زعم آرتور دانتو و به اعتقاد بسیاری از مورخین، عصر هنر در ۱۴۰۰ میلای آن هم نه ناگهانی بلکه به تدریج آغاز شد. تا ۱۸۸۰ و سپس تا ۱۹۶۰ که به دورهی مدرن معروف است ادامه پیدا کرد. اما سؤال مهم اینجاست که حد فاصل این مرزبندی کجاست؟ او شرح خواهد داد که چگونه وقتی هنر موزهها، دیگر هنر زنده شناخته نمیشد بنیان خلق آثار هنری دگرگون شد. زیرا هنر دیگر نمیتوانست بازنمایی آنچه که دیده میشد باشد. دیگر اینکه «نقاشی چیست؟» مطرح نیست، بلکه «نقاشی چگونه ممکن است؟»، «چرا این اثر یک اثر هنری است؟» «هنر در حال رخ دادن چگونه امر معاصر را بازمینماید؟» سؤالاتی است که جهان هنر باید به آنها پاسخ دهد.
برای مطالعهی مقالات دیگر آرتور دانتو در حرفه هنرمند اینجا را کلیک کنید.
از متن مقاله:
مورخ هنر آلمانی هانس بلتینگ و من هر دو تقریباً همزمان اما کاملاً بیخبر از کار فکریِ یکدیگر، دست به انتشار متنهایی دربارهی پایان هنر زدهایم. هر کداممان به درک واضحی از این امر رسیدهایم که تغییر تاریخیِ مهمی در شرایط تولید هنرهای بصری صورت گرفته است، ولو آنکه در ظاهر امر، نهادهای جهان هنر ـگالریها، مدارس هنر، گاهنامههای هنری، موزهها، منتقدان و کیوریتورهاـ نسبتاً باثبات و پابرجا بهنظر میرسند.
بلتینگ از آن پس با پیگرفتن تاریخ تصاویرِ عبادی در سنت غرب مسیحی از اواخر امپراطوری روم تا حدود ۱۴۰۰ پ.م، کتاب جالبتوجهی منتشر کرده و عنوان فرعی گیرایی را هم برایش برگزیده است: تصویر قبل از عصر هنر.