دو رویداد و یک معنا/ مانی اسدزاده

درباره‌ی نهمین سمپوزیوم مجسمه‌سازی و دومین سمپوزیوم مفاخر ایران
بخشی از متن:

طی دو فصل گذشته شاهد برپایی دو سمپوزیوم در تهران بوده‌ایم. «نهمین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران» در منطقه گردشگری عباس آباد و «دومین سمپوزیوم مفاخر ایران ویژه هنرمندان معاصر» که در عمارت عین‌الدوله برگزار شد. رویدادهایی مانند سمپوزیوم‌ها همیشه پرسش‌ها و نقد‌هایی را به دنبال دارند. برخی از این نقدها متوجه خود رویداد و کیفیت ارائه آثار است و برخی در شکلی کلی‌تر جایگاه مجسمه‌های شهری، آثار شهری در عرصه‌های عمومی و یا رویکردهای سازمان زیباسازی را خطاب قرار می‌دهد. اغلب برگزارکنندگان، دست‌اندرکاران، مدیران هنر شهری و حامیان دولتی گلایه‌مندند که بسیاری از رویدادهای مثبت، از جمله سمپوزیوم‌ها و رویدادهای شهری زیرِ شنلِ بدبینی به نهادهای برگزارکننده بخصوص شهرداری تهران، آنچنان که باید بررسی نمی‌شوند، و در بیشتر مواقع از طرف جامعه‌ی هنرمندان نادیده انگاشته می‎شوند و یا با پیش‎فرض‌، مورد حمله‌های غیرمنصفانه قرار می‎گیرند. گرچه این دلخوری خالی از واقعیت نیست اما پرسش محوری این متن درباره‌ی همین فاصله‌ی به وجود آمده است؛ همچنین ضرورت برپایی این سمپوزیوم‌ها، و تفاوت و اشتراکات موضوعی_ایدئولوژیک این رویدادها را به اجمال شرح می‌دهد. و این پرسش را پیش می‌کشد که چرا فعالیت‎های سازمان زیباسازی تهران– باوجود صرف هزینه‎ها و تلاش‎های برگزارکنندگان- به زعم بسیاری، همیشه چیزی محقق‎نشده در خود دارد. یادداشت پیش رو با شرح و توصیفی از « نهمین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‎سازی تهران» و «دومین سمپوزیوم مفاخر ایران» به رویکرد کلی و غیرتاریخی سازمان زیباسازی در نگاه به شهر و برگزاری رویدادهایی همچون سمپوزیوم‌ها می‌پردازد. و با هدف اشاره به زمینه‌های دیده نشده در این رویدادها، تلاش می‌کند پیشنهاداتی در جهت ساختن معنایی از شهر که محل به منصه‌ی ظهور رسیدن جامعه، یعنی گروهی از افراد که بندهایی از الفت به هم متصلشان کرده، گام بردارد.

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول