در جوامعی که روند تحولات زیستی مردم به تدریج و با آهنگی متناسب با تغییرات فرهنگی آنها رخ میدهد، نسلهای نو آنقدر فرصت مییابند تا هم ریشههایی به سمت دیار مادری و پدری بدوانند. و نژادهایی پدید آورند که ثمره و چکیدهی نوع انسان زمان خود به حساب آیند. اما جوامعی نیز هستند که در مسیر گردبادها و جریانهای توفنده از اقلیمها و سرزمینهای دیگر قرار میگیرند. در کشاکش برخورد میان آنچه بوده و آنچه اینک از راه رسیده، چرخهای ثبات زندگیشان در سراشیبی تغییرات مداوم و غیر قابل پیشبینی فرو میغلطد. مرتضی غفاری با استفاده از این نگاه عکسهای حسن غفاری را مورد تحلیل قرار داده است. به اعتقاد او عکسهای غفاری باعث میشوند تا تاریخی از فرهنگ مردمان مناطقی که عکاسی کرده است تا همیشه باقی بماند.
.
بخشی از مقاله:
اگر میخواهید دریابید که این فاصله چگونه پدید آمد و از کجا فاصلهی میان این نسلها و آن انسانها زیاد شد، باید به آن لحظات وقوع حوادث بازگردید تا علتها و فرایندهای تغییر را به خوبی مشاهده کنید. به همین خاطر من از سالها پیش به دوستان خود گفتهام که حسن غفاری اگر همین الان دوربین خود را کنار بگذارد و به فعالیت هنری خود پایان دهد، نقطهای از ابهام، فقدان و افسوس در کارنامهی کاری خود ندارد. او نقش اساسی خود را در ثبت نمودن آنچه در بیش از دو دهه بر ایلات و عشایر و بخشی از دیگر مردم ایران زمین رفته است، ایفا نموده و کاری بزرگ را به انجام رسانده است. باری را به منزل رسانده است که اکنون از خود سرمنزل مهمتر و فراتر شده است. او اکنون گنجینهای در اختیار دارد که باید با وسواسی بیشتر از آنچه تا کنون بوده به آن توجه نمود.
حسن غفاری از تمامی ویژگیهای شخصیتی، جسمی و اخلاقی خود بهره برده است تا بتواند در مکان و زمان مناسب باشد و عکس بگیرد. اما کمتر و به ندرت این ویژگیهای فردی خود را در محتوای عکس و در واقعیت زیستی مردم دخیل نموده است. در میان انبوه عکسهای او گهگاه نشانههایی از تحسین و یا انتقاد از یک روش زندگی به چشم میخورد اما سبک و سیاق کلی کار او در بیطرفی و شهادت صادقانه دادن در مورد رخدادها است. چنان که کارهایش امروزه میتواند به عنوان اسنادی معتبر در شناخت زیست و بوم مردم بومی ایران در نظر گرفته شود.