بخشی از متن:
ژانرها را در یک تعریف كلی میتوان به عنوان مجموعهای از فرمهای نهادینهشدهی مرتبط با مجموعهای از معانی نهادینهشده یا دقیقتر بگوییم، امكاناتِ معناسازی نهادینهشده تعریف كرد. یک ژانر تركیب درهمتافتهای از ساختارها، الگوها، نقشمایهها، و شمایلهایی است كه در طول تاریخِ آن ژانر برای بیان و شكل بخشیدن به طیفی از معانی و تجارب خاص سامان یافتهاند. و هر دوسوی این ماجرا، یعنی صورتها و معانی، بر مبنای انتظارات، توقعات و پیشبینیهای تولیدكنندگان از یک سو و مصرفكنندگان از سوی دیگر عمل میكنند. اما یک ژانر نمیتواند صرفاً «قرارداد»ی میان جمعی از تولیدكنندگان و مصرفكنندگان باشد. به عبارت دیگر، نقشمایهها و مضامین آشنای هر ژانر بر مبنای مجموعهای از انگارهها، ایدهها، و تجارب عمل میكنند كه به شكلی غیرمستقیم و باواسطه زمینهی پیشینی آن ژانر را تشكیل میدهند. یعنی مجموعهی درهمتافتهای از ایماژها، اسطورهها، خیالپردازیها، و باورها كه جمعی از انسانها در یک شرایط تاریخی آنها را مهم یا بامعنا مییابند. و میتوانند تصویر خود از زندگی و مسائلشان را در آنها بازشناسی كنند.
ژانرهای هنری مقبولی كه تا قرن هجدهم و شكلگیری نگاه زیباییشناختی به هنر وجود داشتند، بر حسب نوعی سلسلهمراتب سامان یافته بودند كه جایگاه، اهمیت و شأن هر یک را تعیین میكرد. و نشان میداد كه چه چیزهایی به چه اشكالی میتوانند و نمیتوانند به حوزهی بازنمایی هنری وارد شوند.
اما یكی از مضامینی كه با توجه به زمان و نحوهی استقلال یافتن منظره به عنوان یک ژانر مطرح میشود آن است كه منظره تنها زمانی پا به عرصهی وجود نهاد كه میان انسان و طبیعت كه موضوع اصلی (اما نه تنها موضوع) منظرهپردازی محسوب میشد نوعی جدایی یا فاصله افتاد. به این معنا، تكوین ایدهی منظره و منظرهپردازی متعلق به موقعیتِ «پس از بیگانگی» با طبیعت است. یعنی زمانی كه نگاهی بیرونی و بافاصله نسبت به طبیعت شكل میگیرد. و این، در روایت جامعهشناختی ـ ماركسیستی از مسئله، یعنی زمانی كه با پدید آمدن سرمایهداری اولیه و ظهور طبقهی بورژوا، زمینههای این تحول فراهم میشود.
منظره هم دال بر یک مكان خاص با تمام ویژگیهای انضمامی یک مكان است، و هم یک شیوهی تاریخی بودن و در نتیجه یک متافیزیک خاص. در منظره ما همزمان با تاریخ طبیعی و طبیعتِ تاریخی یک مكان سروكار داریم. و در این چارچوب، تلاش برای منظرهپردازی به معنای تلاش برای دلالتگر دیدن/ساختن و به سخن درآوردن چشماندازی از زمین و مردمانِ روی آن است. اما آیا كسی كه به طور عملی در منظره درگیر باشد میتواند فرصت و فاصلهی لازم برای به تصویر كشیدن آن را به دست آورد؟
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.