بخشی از متن:
دنیای هنر به واقع در حال تجربهی دوران بسيار غريبی است. بسياری از تاريخدانان، منتقدان و نظريهپردازان هنر به تأکيد بيان میکنند که پيشبينی چشماندازی ورای عصر کنونیِ نئوليبرال و فرهنگ سطحیبينِ پيشپاافتاده و شيفتهی ستارهی آن تقريباً غيرممکن است. در عين حال، بخش بزرگی از هنر نگاه خود را بر گسترهی جهانیشدهی استثمار، تاريخهای عميق و خاطرههای سرکوب، شيوع نابرابری جنسيتی، مسائل ژئوپولتيک، و «جنگ با تروريستم» متمرکز میکنند. اگر بخواهيم تقسيمبندی سردستی از هنر امروزی ارائه دهيم. میتوان از دو شاخهي عمده نام برد. هنری که بر تلاقی مسائل مستند و سياسی متمرکز است. و در مقابل، اشيای هنری پرجلوه و گرانقيمتی که به قصد آويخته شدن بر ديوار موزهها و عمارتهای ميلياردرها توليد شدهاند…